کتاب|

عمومی|

ادبیات

پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
در آغاز دهه‌ی هشتاد شمسی، یعنی زمانی که تب پرسش از زمان چاپ ترجمه‌ی اولیس داغ بود، منوچهر بدیعی یک بخش از رمان را به زندگی‌نامه‌ی مختصر و مفیدی از جویس به قلم جی. آی. ام استیوارت ضمیمه کرد و در نشر نیلوفر به چاپ رساند. فصل مذکور بخش هفدهم اولیس بود که نام هومری‌اش «ایتاکا» است. مشهور است که جویس به نوشتن این فصل مباهات می‌کرد و آن را افتخاری برای خود می‌دانست. بدیعی در همان زمان در مصاحبه‌ای با علی صلح‌جو (مترجم، شماره‌ی 37) چاپ این بخش مجزا را به آزمایشی تشبیه می‌کند: «ما یک آزمایشی می‌کردیم برای اینکه ببینیم این علاقه چیه... نشستیم ببینیم کسی می‌خواند. اصلاً یک کسی بیاید بگوید این ترجمه مزخرف است. یا اصلاً بگویند این کاری که کردی مزخرف است. یک نفر، یک واکنش. یک خانمی در یک روزنامه‌ای برگشت گفت من خواندم خیلی خیلی خوب بود. خیلی علمی بود ولی من لذت نبردم و یک مقداری نفهمیدم. و این تمام شد. هیچ‌کس نیامد دنبال قبل از این فصل. یک کلمه کسی بگوید آقا این بد است. یا این را فهمیدم.» کتاب به‌تازگی بعد از چهارده سال تجدید چاپ شده است. ماهنامه‌ی شهر کتاب، شماره‌ی چهاردهم، سال ۱۳۹۵.
2 سال پیش
هرکس که کتاب اولیس جیمز جویس را خوانده باشد، می‌فهمد چه خبر است. بلومزدی یعنی یک روز از زندگی بولم، تبلیغات‌چی پخش آگهی‌های تجارتی یک روزنامه که جویس در 735 صفحه می‌گویدش. به قلم مریم برادران، هفته‌نامه‌ی همشهری جوان، شماره‌ی 3، 19 دی 1383.