کتاب|

عمومی|

داستان|

فرانسه

درباره‌ی کتاب قاتلی پاک همچون برف خواندن و سر خم کردن روی کتاب،همانا کشف چهره ی خویش در چشمه ی کاغذهای سفید و افزودن آن به متن است. هر روز مبارزه با فرشته ی ظلمت است،فرشته ای که دست های سردش را روی چشم ما می گذارد تا اجازه ندهد شکوه نهفته ی مان را در بینوایی مان ببینیم.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
من به شخصه طرفدار نوشته های پل استرم و این کتابم خوب بود و این کوتاه و مختصر بودنش خیلی واسه کسایی که کتابای قطور خوششون نمیاد خوب بود
1 سال پیش
5بهخوان
«خواندن و سر خم کردن روی کتاب، همانا کشف چهره‌ی خویش در چشمه‌ی کاغذهای سفید و افزودن آن به متن است.» بعد از روزی غمگن در حالی که دلْ تنگ بود وارد کتاب‌فروشی‌ای تازه تأسیس و بزرگ در راسته‌ی انقلاب شدم. کتاب رو تک و تنها در گوشه‌ای از قفسه‌ی نویسندگان فرانسوی دیدم. برش داشتم و به نیت هدیه دادن به دوستی خریدمش. در راه بازگشت به خانه سر را روی کتاب خم کردم. به خانه که رسیدم کتاب تمام شده بود. با اینکه عاشق کتاب شده بودم فردایش کتاب را تقدیم دوست کردم. چرا که: «از تمام کتاب‌های خوانده شده چه می‌ماند؟ خاکسترهایشان دوباره در ذهن می‌ریزد، جریان هوایی خاکسترها را پراکنده می‌کند.»
1 سال پیش
5بهخوان
یه شاهکار بود از بوبن تو تشبیه و تمثیل و برانگیختن احساس... کتاب داستانی نبود و سیر مشخصی نداشت انگار دستنوشته ها و جمله های کوتاه و بلند بوبن جمع شده بود تو یه کتاب... خوندنش و تجزیه کردن جمله ها نیاز به تمرکز حسابی داشت ینی اصلا مناسب مطالعه تو مترو نبود برا منی که اکثرا کتابامو تو مترو میخونم و گاهی برای فهمیدن یه جمله باید چند بار میخوندم و تحلیل میکردم... در این کتاب هم بوبن مشابه بقیه کتاباش روحِ زنده و رنگی و پر امیدی برای زندگی قائل و متصور و خب این حس بعد از خوندن آثارش به شما هم انتقال پیدا میکنه و من عمدا برای عوض شدن حالم شروع به مطالعش کردم... کتاب سبک و کم حجمه... در کل پیشنهاد میشه 9.5/10
1 سال پیش
#کتاب_خواندم #آدمکشی ضعیفت ترین اثر کریستین بوبن تا حالا.. برادرم کریس! ما گفتیم شاعرانه می نویسی قشنگه.. ولی این چی چی بود..؟ به این برکت اگر یه کلمه فهمیده باشم! . دوست داری بگم: حیف درخت! حیف کاغذ! دوست داری ادای این آدم ها رو دربیارم که انگار خیلی حالیشونه ولی هیچ نمی فهمن..؟ ولی من اینطوری نیستم. چون هرشب زندگی پس از زندگی می بینم! دچار جو گیری مفرط شدم که آدم خوبی باشم! جوگیریم که رفع شد میام دوتا لیچار بارت می کنم. باچه؟ آفرین
کتاب های دیگر کریستیان بوبنمشاهده همه