دربارهی کتاب بدخواهیانتشارات کولهپشتی منتشر کرد:
کتاب حاضر اثر کیگو هیگاشینو نویسندهی 59 ساله ژاپنی است که عمدتا به خاطر رمانهای معماییاش شناخته شده ست. او جز سیزده نویسندهی برتررمانهای معمایی در ژاپن بین سال 2009 تا 2013 است که در سال 185 برای رمان بعد از مدرسه موفق به کسب جایزه ادوگاوا رمپو شد. بدخواهی شرح حال رنجش و کینهتوزی عمیق چند ساله است که خود را در قالب نیت شوم وشیطانی قتل نمایان میکند. در کتاب حاضر نه تنها به روانشناسی قتل پرداخته میشود بلکه نقشه ماهرانهی قاتل بر جذابیت روایت داستان میافزاید.
در این کتاب میخوانیم که نویسندهی رمانهای پر فروش کونیهیکو هیداکا که همراه همسر جوانش قصد مهاجرت به ونکوور کانادا را دارد، به طرز فجیعی شبانه در خانهاش به قتل میرسد... .
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
بدخواهی داستانی درمورد دو دوست از دوران مدرسه است، که یکی از آنها نویسندهای مشهور و دیگری نویسنده داستان های کودکان در مجلات است ..
داستان از آنجایی شروع میشود که ناگهان یکی از این دونفر به طرز فجیعی به قتل میرسد!
برعکسِ اکثر کتابهای جنایی در این کتاب ،خیلی زود قاتل شناسایی و دستگیر میشه، ولی شما به همراه پلیس و کارآگاه درگیر پی بردن به اصل انگیزهی قاتل برای انجام این قتل میشوید..
حداقل در طول داستان سه بار کل تصویر سازی که کرده بودید بهم میریزد..
کتاب زیاده گویی نداره و نویسنده الکی کتاب رو کش نداده و از این لحاظ خیلی خوبه :)
اولین نویسنده ژاپنی بود که قلمش رو دوست داشتم !
0 سال پیش
5بهخوان
بدخواهی» رمان پلیسی _ جنایی از نویسنده ای ژاپنی ست ،که به عنوان اولین تجربه من از اثار نویسندگان ژاپنی،داستان خوب وقابل قبولی داشت.
«بدخواهی» ماجرای دو دوست از دوران مدرسه است که پس از مدتها بهم رسیده اند یکی نویسنده ای معروف وحرفه ای و دیگری معلمی که به دلیل علاقه به نویسندگی شروع به نوشتن کرده است.داستان از اتفاقی که برای یکی از ان دو می افتد اغاز میشود که در روند داستان تمام حدس وگمانهای خواننده اشتباه از اب درمی اید وداستان شکلی جذاب به خود میگیرد،انچه که بر جذابیت ان می افزاید برگ برنده نویسنده از موضوع خیانت در دو نمونه متفاوت بود که در اواخر داستان وقتی که گمان میشود همه چیز تمام شده است،توسط نویسنده رو میشود.از اشکالات ویرایشی زیاد کتاب که بگذریم، داستان خوب وپر کششی بود.
1 سال پیش
4بهخوان
داستان این کتاب چیست؟
کونیهیکو هیداکا که نویسندهای پرفروش است، تصمیم دارد به همراه همسرش به ونکوور کانادا مهاجرت کند، اما به طرز فجیعی شبانه در خانهاش به قتل میرسد. او در حال تکمیل فصل آخر جدیدترین رمانش بوده که دوستش اسامو نونوگوچی و ری (همسر مقتول) جسدش را در اتاق کارش پیدا میکنند.
شاید فکر کنید مثل اکثر رمانهای این ژانر تا صفحات پایانی قرار است دنبال قاتل بگردید و مدام بین مظنونین دو به شک شوید و از رو دست خوردنهای متوالی از نویسنده کیفور شوید. اما اینطور نیست. نقطهی قوت رمان کیگو هیگاشینوی ۵۱ ساله دقیقا همینجاست. قاتل خیلی زود پیدا میشود! گره داستان انگیزهی قتل است که تا یک چهارم پایانی کتاب آشکار نخواهد شد. رمان در خلق شخصیتها و روانشناسی آنها به شدت قابل تحسین است. رمان دو راوی دارد: یکی نونوگوچی (که خود نویسنده است) و دیگری کاراگاه کاگا (که از همکلاسیهای سابق مقتول است). داستان با یادداشتهای این دو شخصیت دربارهی قتل پیش میرود. این کتاب فراتر از یک رمان جناییست و تمام جنبههای روانی، عاطفی و رفتاری قاتل را مورد بررسی قرار میدهد. یادداشتهای مثل تکههای پازل پراکنده هستند و اگر خواننده هم مثل یک کاراگاه آنها را بخواند لذت زیادی را تجربه خواهد کرد.
خواندن این کتاب را به شدت برای طرفداران این ژانر توصیه میکنم.
بیدلیل نیست که این کتاب فینالیست جایزه ادگار بوده است!
3 ماه پیش
3.5بهخوان
با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش میشود.
دومین رمان ژاپنی هست که خوندم. خوب بود.تفکرات و داستان گویی ژاپنیا همیشه فرق داره هرچیزی رو از نرمال بودن میتونن در بیارن.
حسادتی که با بدخواهی همراه باشه خیلی خطرناکه. ممکنه ما هم همچین آدمایی اطرافمون داشته باشیم که در تلاش برای پایین کشیدن و خراب کردن زندگیمون باشن.آدمایی که خوشحالی ما براشون حکم آتش گرفتن رو داره.