کتاب|

عمومی|

زندگینامه و سفرنامه

درباره‌ی کتاب خال سیاه عربیانتشارات امیرکبیر منتشر کرد:یک ضرب‌‌‌‌‌‌المثل انگلیسی می‌‌‌‌‌‌گوید «کلمه‌‌‌‌‌‌ها می‌‌‌‌‌‌توانند شما را بکشند.» «حرِّک‌‌‌‌‌‌زائز» داریم تا «حرِّک‌‌‌‌‌‌زائز»! یکی توی کربلا می‌‌‌‌‌‌شنوی و یکی توی بقیع. آن حرِّک‌‌‌‌‌‌ها برای این است که سریع بروی که زیارت به بقیه هم برسد و این حرِّک‌‌‌‌‌‌ها برای این است که غُربت‌‌‌‌‌‌افزایی کند. خیلی حرف است که یکی با چوب پَر لطیف و رنگی آرام بزند روی شانه‌‌‌‌‌‌ات با خنده بگوید «برو» و یکی با باطوم و پوتین و لباس پلنگی بگوید «حرِّک‌‌‌‌‌‌زائر» و بزند زیرِ دوربینت.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
ماجرای سفر آقای حامد عسکری به حج که با یک قلم زیبا و قوینوشته شده😍 پراز خنده پراز گریه پراز هیجان پراز ذوق پراز...
2 سال پیش
5بهخوان
عالی به نظرم دلیلی نداره که شما این سفرنامه رو از دست بدین
2 سال پیش
3بهخوان
. خال سیاه عربی سفرنامه‌ی حج است سفرنامه‌ای عاشقانه، عارفانه، شاعرانه و دلبرانه از دیدگاه یک نویسنده و شاعر جوان که عطر باز،مزه شناس، و امام حسینی است برای همین صفحات کتاب همگی آغشته به عطر، مزه، طعم، ساز و شعر اند اصلا کتاب انگار سُفره است و روضه. یک حال معجونِ خوبی به آدم می‌دهد.فکر میکنی محفل شعری در جوار حافظ و بوی نارنج وسط اردیبهشت شیراز به مشامت خورده بعد حس میکنی محرم تهران است بوی اسپند قاطی شده با صدای عزیزم حسین‌های هلالی، کمی بعد خودت را در شب قدر وسط حرم امام رضا حس میکنی که در صف غذای حضرتی هستی و بوی کباب سیرت کرده است، آنی در نجفی آنی در مسیر کربلای اربعینی و داری چایی میخوری تهش هم فکر میکنی وسط حیاط مادربزرگ ایستاده‌ای داری گل‌های باغچه و دیوار کاهگلی را آب پاشی می‌کنی همین قدر عجین همین قدر گسسته حج سفر عجیبی است اما اگر به خاطر قلمت دعوت شوی به خانه‌ی خدایی که به قلم سوگند یادکرده است این اتفاق خیلی خاص‌تر خواهد بود و چه خوش سعادت بودید جناب عسگری راستش را بخواهید من هم آرزویش از دلم گذشت که کاش روزی به خاطر قلمم خدا صدایم بزند بروم خانه‌اش شاید بگویید چه آرزوی محالی زن‌ها در عربستان خیلی محدود هستند خیلی از مکان‌ها را نمیتوانند از نزدیک ببینند چطور تو را ببرند که ببینی و بنویسی؟ بله درست است اما فعلا این امر میسر نیست. خدا را چه دیدی شاید روزی نویسنده شدم بقیع هم آزاد بود و برای امام حسن حرم هم ساخته بودیم. زنگ زدند ما را بردند برای نوشتن آن روز حتما توی کتابم به جای مارکز، بزرگ علوی، رضا امیر خانی و... که نامشان را بردید، خواهم نوشت به قول حامد عسگری بقیع یک جای زنانه است اینجا زنان زیادی نشسته‌اند چادرهایشان خاکی شده یک ذره که آن هم فدای مقدس‌ترین چادر خاکی جهان. ما زن ها داریم برای بهترین زنان عالم روضه زنانه می‌گیریم روضه‌ای به قدمت یک عمر حسرت در روز مباهله آمین این آرزو را گفتم بلکه روزی دیگر آرزو نباشد به گل های ریز چادر نماز نفیسه خانم سلام ما را برسانید برش‌هایی از کتاب: خدایا!من چقدر لباس بندگی‌ات را دوست دارم.از کت و شلواردامادی‌ام بیشتر،از مشکی محرم حسین،کمتر. بقیع خاک پوک و تردی دارد.باران بزند گل می‌شود.وَرِ کشاورززاده ذهنم می گوید: این همه برای کبوترها گندم می‌ریزند چرا سبز نمی‌شود؟چرا بقیع گندم زار نمی شود؟ وَرِ شاعر ذهنم می‌گوید: سالهاست بر خاکش اشک شور ریخته، توقع داری چیزی سبز شود، تو می‌دانی چند تا دل اینجا جا مانده است؟ #خال_سیاه_عربی #حامد_عسگری #سفرنامه_حج #انتشارات_امیرکبیر #حج #مباهله #مکه #مدینه
2 سال پیش
4بهخوان
"بنازم دینم را که در آن خودکشی مذموم است و حرام ، و خویشتن کشی واجب است .. خویشتن کشی اما با خودکشی فرق می کند . خویشتن کشی همان میزنم زمین هوابره ی کودکی است . اما قصه ، قصه ی توپ قلقلی سرخ و سپید و آبی نیست، نفس است که باید به زمینش بزنی که اوج بگیرد . باید مطمعن شوی سنگ هات به خودت خورده است . گوارا باد اینچنین سنگ سار خویش .."
کتاب های دیگر حامد عسکریمشاهده همه