کتاب|

عمومی|

زندگینامه و سفرنامه|

زندگینامه و خاطرات

درباره‌ی کتاب گدارانتشارات مهرستان منتشر کرد:موهای تنباکویی بلندی داشت: تنباکوی اصیل در شراب خوابیده. این را وقتی فهمیدم که کنار تنور بی بی از حال رفت و روسری اش که گل های درشت و سرخ داشت، شل شد و آب به گونه های مهتابی اش زدند. موهایش به قاعده دم اسب بود: لاکردار براق و انبوه و رها! شکوه زیبای هجومی اش، هر شوالیه مغروری را از اسب پیاده می کرد. سه دسته بافته بود و بر شانه چپش پله کرده بود و کش مویی قرمز، انگار سیبی غلتان بود در منتهی الیه فرود این آبشار زلال.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
بسم الله مجموعه داستان ‌ها و خاطرات آقای عسکری تجمیع شده است و تبدیل شده به کتابی به نام گُدار. جدیدترین اثر آقای عسکری . کتابی به غایت شیرین و خوش قلم است. دوست داشتم حالا که شب جمعه است از میان این همه داستان یک امام حسینی‌اش را برایتان نقل کنم. . آقا که شروع می‌کرد به روضه خوانی، همه زن‌ها چادرهاشان را می‌کشیدند روی صورتشان و پرهیجان‌ترین صحنه چهارسالگی‌ام گر می‌گرفت. همهمه غریبی از خیمه خانه خوشروها شروع می‌شد و می‌رفت در عرش، همان جایی که سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است. این صحنه فراواقع ترین صحنه عمرم بود. من ایستاده بودم و همه زن ها نشسته بودند و من زل می‌زدم به این رشته کوه‌های کوچولوی سیاه که گویی متراکم و فشرده از زمین روییده بودند و با زلزله کلمه‌های روضه سید تکان می‌خوردند و جلو عقب می‌رفتند. یک وقت‌هایی هم که در خانه خوشروها خوابم می‌برد و چادر مادرم می‌شد خیمه‌ای که سایه‌اش روی شیطنت به خواب رفته‌ام می‌افتاد. یک وقت‌هایی هم پلک وا می‌کردم و می‌دیدم روی شانه مادرم، در تاریکی زیر چادر، انگار عقب عقب راه می‌روم و همه چیز از پشت سرم در می‌آید و در منظره مقابلم کوچک می‌شود. کاشوب در تمامی ذرات عالم است.
2 سال پیش
3بهخوان
کتاب پر از حسِ خوب است. پر از تعبیرهای شاعرانه و توصیف‌های لطیف و خاطره‌های شیرین که حالِ آدم را خوش می‌کنند. قلمِ حامد عسکری توپُر است و برای همین سخت می‌شود متنِ کم‌جان در میانِ نوشته‌هایش پیدا کرد. جدیدترین کتاب آقای نویسنده هم خواندنی از کار درآمده و دل‌نشین. اما گُدار با همه‌ی جذابیتش، اولین نشانه‌های به‌تکرارافتادن در قلم نویسنده را نمایان می‌کند. استفاده‌ی پربسامد از برخی تعبیرها و تشبیه‌ها شاید در یکی‌دوبارِ اول خواننده را کیفور کند اما کم‌کم باعث بی‌تفاوتی یا دل‌زدگی می‌شود و از این جهت شاید بشود کمی صابونِ نقد به تنِ گُدار کشید.
2 سال پیش
3بهخوان
انگار که در اینستاگرامِ آقای عسکری بالا و پایین می‌شوی. با همان قلم گرم و بسیار قوی ایشان. کتاب پر از خاطره است و خواندنش خوب است. با این حال کتاب رشتهٔ مشخصی را دنبال نمی‌کند، ابتدا و انتها زیاد مشخص نیست و داستان ندارد. داستان‌ها کوتاه و مجزا هستند. بیشتر فکر میکنم برای تمرین نویسندگی، استعاره‌های استثنایی و دیدن نمونه‌ای از قلم شیوا عالی باشد. نمی‌توان نام این کتاب را رمان بگذارم.
1 سال پیش
3بهخوان
کتاب گدار را در این چند روز برای خواندن انتخاب کردم که غم و ناراحتی این روز ها را حتی لحظاتی از من دور کند. خواندن این کتاب رو نه به عنوان کتاب خاطرات یک دهه شصتی بلکه کتاب از زندگی مردان و زنان کویر ، غم زلزله بم و حال و روز آن ایام توصیه می کنم.
کتاب های دیگر حامد عسکریمشاهده همه