کتاب|

عمومی|

داستان|

فرانسه

درباره‌ی کتاب کاندید یا خوش باوریانتشارات افق منتشر کرد: کاندید پرسید:« حقیقت دارد که مردم همیشه در پاریس خندان‌اند؟»کشیش پاسخ گفت:« بله، اما از روی دلخوری و عصبانیت، چون مردم با قهقهه‌های بلند از همه چیز می‌نالند. اینجا حتی نفرت‌انگیزترین کارها را با خنده انجام می‌دهند.»فرانسوا ماری آروئه ملقب به ولتر، نویسنده و اندیشمند قرن هجدهم فرانسه، از سردمداران عصر روشنگری و پایه‌گذاران فکری انقلاب کبیر این کشور است. او آثاری ارجمند در زمینه‌ی تاریخ و ادبیات خلق کرده است که کتاب کاندید یا خوش باوری از مشهورترین آن‌ها به شمار می‌آید. داستان‌های ولتر در قالب طنز، گزنده‌ترین انتقادها را به دستگاه دین و دولت زمانه‌اش وارد می‌سازند.این کتاب از زبان اصلی(فرانسوی) به‌ترجمه درآمده است.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
پر از فاجعه های انسانی. علاقه مندم کرد برم تاریخ اون دوران رو بخونم ببینم واقعا اینطوری خشن بوده؟!
2 سال پیش
2بهخوان
از بدترین داستان هایی که خوانده ام. چیزی در سطح روزنامه و مجله. تبدیل یک سخنرانی فحش آمیز و انتقام جویی فلسفی به داستان آن هم با درجه نازلی از بیان. تو گویی دانشجوی مبتدی داتان نویسی طرح اولیه ای نوشته باشد. جای تعجب نیست که استقبال از این اثر اینقدر زیاد است چرا که اساسا فحش نامه ای است عوامانه و عوام پسند. پر از نماد پردازی و شخصیت های کاغذی و هر جا هم که می تواند توسل به روابط جنسی. سرعت بالای اتفاقات شبیه کمیک استریپ های بزرگسالانه است. بیایید نام ولتر را از این اثر برداریم چه میماند جز اثری شایسته پاورقی؟ بیایید با 1984 یا مزرعه حیوانات دو نمونه شاخص نمادپردازی سیاسی و سطحی دیگر مقایسه کنیم: آنها شاهکار به نظر میرسند! مثلا روابط جنسی در 1984 اگرچه سواستفاده ای برای جذابیت داستان است اما لااقل بار معنایی کمی پیدا میکند. اینجا مثل پورنوگرافی است. البته ممکن است کسی بگوید هدف همین بوده و تحقیر نظریات فلسفی. میگویم بفرمایید کتاب فلسفه و تاریخ و سیاست بنویسید، این هرچه هست داستان نیست.
2 ماه پیش
3بهخوان
چند ماه پیش کتاب رو به صورت صوتی با صدای اقای ارمان سلطان زاده گوش دادم.. اون موقع بیشتر به خاطر خوانش کتاب ادامه دادم و میتونم بگم با خود کتاب چندان ارتباط نمیگرفتم.. صحنه های فوق خشن افراطی یا وحشی گری های گونه انسانی که به شکل فوق وحشیانه ترسیم شده بود در کتاب شاید باعث شده بود که این فکر رو داشته باشم راجبش.. یا اینکه شاید فکر میکردم فلسفه ای که در عمق داستان هست به زمان خود ولتر بیشتر مربوط باشه یا اینکه شاید خود من مفهومی که ولتر میخواست برسونه رو اونطور که خودش میخواسته در زمان خوندن کتاب متوجه نشدم.‌. گذشت و گذشت تا اینکه متوجه شدم تاثیر این کتاب روی ذهن من از چیزی که فکر میکردم بیشتر و بیشتر بوده و متوجه شدم طی این چند ماهی که از خواندن کتاب میگذره ذهن من گاهی در شرایط مختلف صحنه هایی از کتاب یا کلیاتی از کتاب رو به خاطر میاره و مرور میکنه.‌. به خصوص پایان بندی کتاب و قسمت کار در زمین.. به خصوص جلسه ای که با پادشاهانی که پادشاه نشدند بود.. به خصوص سرزمینی که همه جا پر از طلا بود و همه مردم خانه هاشان پر از طلا و جواهرات بود.. به خصوص صحنه هایی که حاوی قتل و شکنجه ها و تجاوز ها بود.‌. مثل اینکه بیشتر قسمت های کتاب در ذهنم حک شده در حالی که انتظار داشتم کل داستانش رو به فراموشی بسپارم.. قبلا فکر میکردم این کتاب صرفا برای افرادی مناسب هست که سیر فلسفه در گذشته رو مطالعه میفرمایند یا سیر خاصی در مطالعه دارند ولی الان خوندنش رو به همه پیشنهاد میکنم به جز افرادی که با صحنه های فوق خشن اوکی نیستند. ولی باز هم میگم ممکنه تفکر و فلسفه ای که در کتاب بهش پرداخته شده برای همه جذبه نداشته باشه..
6 ماه پیش
3بهخوان
کاندید جوان خوش قلب و ساده دلی که در قصر بارون گویی در بهشت زندگی میکنه و تحت تعالیم فیلسوفی به اسم پنگلاس قرار داره که خلاصه ی تمام آموزه هاش اینه که همه چیز در دنیا به بهترین شکل خودش قرار داره و در یک کلمه خوش باوری یا خوش بیتی مفرط. کاندید عاشق دختر ارباب قصر میشه و در حین بوسیدن دیده میشه و ارباب اون رو با اردنگی به بیرون قصر پرت میکنه. از اینجا انواع و اقسام بلاهای طبیعی و غیر طبیعی بر سر کاندید و افرادی که طی داستان باهاشون آشنا میشه میاد. ولتر در این رمان طنزگونه به نقد ساده دلی و خوش بینی و رفتار حکومت ها و مردم نسبت به هم پرداخته.ه