دربارهی کتاب شیبانتشارات درنا قلم منتشر کرد:
شیب چیست؟
شیب پنجمین مصاحبه ای است که مصاحبه کننده هرگز باشما تماس نمیگیرد
شیب گروه موسیقی است که در یک سالن خالی از تماشاگر در مکانی نامعلوم مشغول اجراست.
شیب هفتمین باری است که هنگام تمرین اسکی زمین میخورید.
شیب نیمه مسیر ماراتن است وقتی که هیجان شلیک شروع مسابقه خاطره ای مبهم است و شوق رسیدن به خط پایان رویایی دست نیافتنی است.
شیب مسیر ناهمواری است که باید طی کنید تا به هدف بزرگ خود برسید...البته اگر د رتعقیب هدف درست هستید
دیگر چی؟
آهان،شیب همچنی راهنمایی است برای حرفه تان،برنامه ریزی برای آینده شرکت تان،وای بسا رسیدن به خوشبختی در زندگی تان.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
به نظرم نه خود کتاب چندان خوب بود نه ترجمهش.حین خوندن کتاب دو یادداشت در گزارش پیشرفت نوشتم و اونجا مثالهایی آوردم که چرا. مطالب کتاب پیوستگی خوبی نداشتن، تکرار حرفها زیاد بود و راهکار کم. کتاب از بخشهای کوتاهی تشکیل شده بود که آدم فکر میکرد نویسنده قبلا تو موقعیتهای مختلف اینا رو نوشته (مخصوصا که ست گودین یه وبلاگ داره که هر روز آپدیت میشه) و حالا همه رو جمع کرده تو یه کتاب. میشد اینها رو تو یه جستار یا پست وبلاگ گفت و مطلب خوبی هم بشه. اما در قالب یه کتاب به نظرم خوب درنیومده بود.
در مورد ترجمه هم چند جا معادلهای بهتری میشد انتخاب بشه. بعضی جملات هم چطور بگم، انگار که تحت الفظی ترجمه شده بودن.
هدف کتاب این بود که بگه کجا باید یه کاری رو رها کنیم و کجا نه، باید به تلاش ادامه بدیم تا از «شیب» و سختی اون کار عبور کنیم. من غیر از «شیب» کتاب دیگهای از ست گودین نخوندم (فقط خلاصه مهره حیاتی رو از بیپلاس گوش دادم) و شاید نتونم قضاوت کاملی کنم. اما یه جاهایی موقع خوندن این کتاب دلم میخواست گودین رو گیر بیارم و بهش بگم قرار نیست هم تو کارآفرینی و بازاریابی و غیره خوب باشی، هم تو نویسندگی. کاش خودتم نویسندگی رو رها کنی :/ یا به قول مترجم: جا بزنی! (و چقدر این معادل هم وقتی بارها و بارها تکرار میشد یه جوری بود).
+ البته اگه بخوام منصف باشم یکی دو جا از مثالهای کتاب انگیزه گرفتم. مثلا اونجایی که میگفت وقتی هیچی واسه از دست دادن نداشته باشید ترس رو کنار میذارید و کاری میکنید. و واقعا فرداش در یه مورد مشابهِ کاری اقدام کردم و نتیجه هم گرفتم :)
1 سال پیش
5بهخوان
توی اکثر کتابهای موفقیت میگن که باید پشت کار داشت و تا آخر رفت. ست گودین توی این کتابش دقیقا برعکس این رو میگه و میگه کی باید بیخیال یه کار شد. نوع نگاهش رو من خیلی دوست داشتم. پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش. از اون نگاهها هست که شبیهش رو راحت پیدا نمیکنید.
6 ماه پیش
3بهخوان
کتاب شیب به طور کلی در دستهی کتب موفقیت با تمرکز بیشتر بر کسب و کار قرار میگیره. به طور خلاصه حرف کتاب اینه که برای موفقیت در کسب و کار باید بهترین باشید، چرا؟ چون با توجه به محدودیت منابع و زمان مردم معمولا ریسک اشتباه کردن رو نمیپذیرند و سراغ بهترین میرن. (این حرف در صورتی درسته که فرض کنیم همه توانایی استفاده از خدمات بهترین رو دارند، مثلاً اگر شما بهترین گوشی رو با قیمت ۵۰ میلیون تولید کنید، نود درصد مردم اصلا توان تهیه رو ندارند و به دنبال بهترین مناسب بودجه خودشون هستند) در ادامه توضیح میده که این بهترین بودن بستگی به مدل و هدف کسب کار میتونه بهترین در جهان باشه یا بهترین در یک شهر مثلاً. پس اگه میبینید در کاری بهترین نیستید و نخواهید شد و در واقع جای پیشرفتی ندارید، منابع و انرژی خودتون رو هدر ندید و کار رو رها کنید. نویسنده میگه با این جمله که افراد موفق هرگز تسلیم نمیشوند به شدت مخالفه چون افراد موفق اگر بنبست ببینند به سرعت تسلیم میشن و دنبال راه درستی میگردند. اما مهمترین عبارت کتاب اسم کتابه، شیب. اینجا مطرح میشه که گاهی شما در بنبست نیستید و به یک شیب در کسب و کار رسیدید و اینجا جاییه که اگه تلاش کنید و ازش عبور کنید موفقیت شما تقریباً تضمین میشه چون بسیاری از رقبا در این مرحله شکست رو میپذیرن. در ادامه هم چند مسئله برای نحوهی رها کردن و استراتژی و از این مسائل میگه. اما سوال میلیون دلاری چیه؟ الان در بنبستم یا شیب؟ این سوالیه که کتاب براش جواب قابل قبولی نداره.ه