دربارهی کتاب یک نمایش رویاییانتشارات سرزمین اهورایی منتشر کرد: استفاده از رویا بهعنوان پیشنیاز یک اثر نمایشی همیشه برای نمایشنامهنویس سنتی و طبیعتگرای ما جذاب بوده. استدریندبرگ در طبیعتگرایی خود از موضوعاتی مانند مادهگرایی، چالشهای طبقاتی، چالشهای جنسیتی، و نابودی زندگی خانوادگی سنتی سخن میگوید. اما این موضوعات را در قالب "رویایی بهظاهر منطقی اما از همگسسته" نقل میکند. سبکی که او در این اثر از خود نشان میدهد پایهگذار اکسپرسیونیسم و سورئال در آینده شد و آثار نمایشی مدرن را تحتتاثیر قرار داد. در روایت پیشرو، بهجای آنکه خط داستان را مجموعهای از علل و معلولها جلو ببرند، صرفا ارتباطات ناخودآگاه رویایی عامل جلو بردن داستان هستند. محلهایی که داستان در آن رخ میدهند، محو میشوند و جای خود را به محلهای جدید میدهند، زمان سیر خطی ندارد. در حین رخ دادن وقایع، یک قلعه در یک باغ رشد میکند، در انتها میسوزد، و مجدد گل میدهد. خود اثر بهطور مشخص داستان یک فرد شاخص را دنبال نمیکند. در واقع مرد حاضر در داستان، مردی است متعلق به تمام شغلها، و تماما سردرگم. دختر ایندرا، متوقفکننده زنانهای برای تمام این مردان است. شخصیتی مسیحوار که اتفاقاً در اولین اجرای نمایش، توسط همسر سوم و سابق استریندبرگ، هریت بوس، به روی صحنه رفت.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه