کتاب|

عمومی|

علوم انسانی|

اقتصاد

درباره‌ی کتاب ایمان یا بی ایمانیمجموعه ای كه در پیش رو دارید، شامل مباحثی ما بین اومبرتو اكو( نویسنده شهیر ایتالیایی) و پدر كارلومارتینی( اسقف شهر میلان) در روزنامه لاكوررادلاسراست. اومبرتواكو كه با كتاب« نام گل سرخ» به شهرت جهانی دست یافت؛ ازشناخته شده ترین نویسندگان سكولار( یا به روایت كتاب لاادری گری) ایتالیا اروپاست كه در رشته نشانه شناسی تحصیل گرده است و بر الهیات و فلسفه تسلطی در خور ستایش دارد. در نقطه مقابل پدر كارلو مارتینی نیز همانند هماوردش در دانشگاه تورین به تحصیل الهیات و فلسفه پرداخته ولی در نهایت به كسوت كشیشان ( ژرزوئیت ها) در آمده است! این نامه نگاری یك بار دیگر اثبات می كند كه گفتگو میان مذهبی و غیر مذهبی ها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان می دهد كه چگونه در اینگونه مباحث دو طرف مباحثه می توانند موشكافی كنند، در عرصه ای از مطالب مورد علاقع یكدیگر جولان بدهند و یكدیگررا به چالش بطلبند و در عین حال حرمت یكدیگر را حفظ كنند یا حتی همدل باشند نامه هایی كه بین پدر مارتینی و اكو مبادله شده اند پیچیده، دشوار، دقیق و البته جذابند و طیفی وسیع ازموضوعات كلی فراوانی( چون جدال بر سر روز رستاخیز، فلسفه حیات از دیدگاه كتاب مقدس، تفاوت ها و تبعیض های جنسی در قوانین مذهبی و فقهی و مهمتر از همه چگونگی دست یافتن انسان غیرمذهبی به تكامل روحی و معنوی) را در بر می گیرد. نه اكو و نه پدر مارتینی علاقه ای به انكار طرف مقابل ندارند بلكه علاقه مند به روشن كردن تفاوت های اصیل( كه به اعتقاد اكو ریشه در تاریخ های بسیار دور دارند) و نیز یافتن زمینه های مشترك هستند( كه حاصل از تلاشهای پست مدرنیستی بشر نوین است برای آشتی معنویت و مادی گرایی!) خود اكو در نخستین نامه ای كه به پدر مارتینی می نویسد ، پیشنهاد می كند كه دامنه دید را وسیع بگیرند و چنین نیز می كنند . هیچ كدام بازیگران سطحی و حساب گرای زبان آور دنیای اندیشه نیستند و در همان گام اول بر عمیق ترین نقاط افتراق و میدانهای وسیع اندیشه دست می گذارند روز رستاخیز و ایمان یا بی ایمانی نسبت به جزای گناه دنیوی در روز پسین آیا به راستی بهشت و جهنمی در آخرت انتظار نیكوكاران و ستمكاران را می كشد یا بهشت و جهنمی واژه ای دهنی است كه در همین دنیا اطراف ما به حیات خود ادامه می دهد و ما را پذیراست؟ آیا آیات هولناك كتاب مقدس( آنجا كه به تشریح روز رستاخیز می پردازد)همان فجایع دنیای صنعتی نیست كه با سرعت و قدرتی روز افزون به تخریب طبیعت و به بردگی گرفتن بشریت اقدام كرده و هیچ مانعی را توان مقابله با آن نیست!؟ آیا به واقع رستاخیز فرا نرسیده است!؟ اگر چنین است پس ترس همیشگی و پا را نویا گونه عوام مذهبی از جزای روز رستاخیز چه معنایی می تواند داشته باشد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
و چنین است که معتقدم اخلاق طبیعی(که به خاطر دین پرستی عمیقی که به آن جان می دهد سزاوار احترام است) از نظر بنیادی می تواند با اصول اخلاقیاتی برابری کند که بر شالوده ایمان به تعالی شکل گرفته اند... و آن چه در تعارض ها و مجادله های ایمان باید حاکم باشد محبت است و دوراندیشی. گفت و گوی دلنشین و خواندنی امبرتو اکو و کاردینال مارتینی به همت روزنامه لاکوره را دلاسرا با این جملات پایانی و شگفت انگیز اکو به پایان می رسد؛ همفکری جذابی از دیندار بودن و بی دین بودن و امکان اخلاقی زیستن بدون پشتوانه دینی و نظر من شاید به طراحی جلد کتاب نزدیک تر باشد که بی ایمانی هم چنان یک نقطه تاریک و مبهم و کشف نشده است. با این حال همچنان که اکو یادآور شد دو گزاره همواره باید حاکم باشد: محبت و دوراندیشی.
1 سال پیش
2بهخوان
اکو در نخستین نامه به کاردینال مارتینی توصیه می‌کند که مسائل فوری روز را به بحث نگذارند و به مباحثی بپردازند که در عین به روز بودن ریشه در گذشته‌های دور تاریخی دارند. عملاً هم سه سؤالی که مطرح می‌کند (هزاره‌گرایی، سقط جنین، کشیش شدن زنان) چنین وضعیتی دارند؛ مسائل روزند اما تازه سر و کله‌شان پیدا نشده، جهان مسیحی از دیرباز درگیرشان بوده ولو آنکه در هر زمان جزئیات و استدلال‌ها تغییر کرده باشند. اکو در هر نامه سعی می‌کند، هر چند گذرا، به ریشه‌های مسئله‌اش، در گذشته‌های دور تاریخی، اشاره کند. اگر به دنبال مسائل عام الهیاتی هستید به گمانم این کتاب چندان کمکتان نمی‌کند. عنوان کتاب به نظر من گویای محتوای آن نیست؛ عمده‌ی بحث کاری به کلیت «ایمان» و «بی‌ایمانی» ندارد، کتاب بر همان سه مسئله می‌چرخد که مسائل روزِ با ریشه‌هایی تاریخی در «مسیحیت کاتولیک‌»اند، به غیر از، بیست صفحه‌ی آخرش که مارتینی پرسشی درباره‌ی اخلاق ملحدان پیش می‌کشد که عام و کلی است. البته که در لابه‌لای بحث‌ها بعضاً به نکات خوبی اشاره می‌شود و به جز این، شیوه‌ی بحث هم شاید خالی از لطف نباشد اما به چشم من آنقدرها هم درخشان نیامد، اگر مرعوب نام‌های روی جلد نشوم باید بگویم به نظرم خیلی «معمولی»ست. بخشی از کتاب: مارتینی: در مورد بحث‌هایی که ممکن است «کلامی» محسوب شوند چه می‌توانم بگویم؟ مثل همان بُن‌انگاره‌ی خودتان که می‌گویید: «چنانچه مسیح بر اساس طرح غیرقابل درک یزدانی، در ژاپن تجسد یافته بود، امکان داشت برنج و ساکی اجزای عشاء ربانی باشند.» الهيات علم احتمالات نیست، یا از مقوله‌ی «امکان داشت چه روی دهد چنانچه...» نیست. الهیات فقط از واقعیت‌های تاریخی عینی پیرامون حقیقتِ وحیانی شروع می‌کند و می‌کوشد این واقعیت‌ها را درک کند.
1 سال پیش
3.5بهخوان
نامه‌نگاری‌های کاردینال مارتینی و اکو در موضوعات محل اختلافی مثل سقط جنین و مرگ و.. خیلی خوب و خواندنی. یک آرزویم هم این بود که بین دو متفکر آدم حسابی‌ :) نامه‌نگاری برقرار می کردیم در مورد مشکله‌هایی که دورمان را پر کرده و حظ می بردیم.
کتاب های دیگر اومبرتو اکومشاهده همه