کتاب|

عمومی|

داستان|

فرانسه

درباره‌ی کتاب من اگر شما بودم: رمان به لکه ای از جوهر که روی خشک کن بود خیره شد مثل آن که قرار بود این لکه جواب سئوالش را بدهد لکه ای بود به شکل غیر عادی که آدم را به فکر سایه یک دست بدون ست می انداخت و وقتی که خوب به آن نگاه میکردی خیال میکردی که حرکت میکند حرکتی هرچند موثر مختصر از راست به چپ فابین چند روز پیش هم متوجه این قضیه شده بود انگشتان دراز و باریک از یک حرص به خصوص حکایت میکرد به دست یک دزد شباهت داشت،ولی دزدی که چیزی غیر از پول و طلا دزدیده باشد. تنها کافی است که او اسم خود را در گوش مرد یا زنی که مایل است باشد،زمزمه کند آن وقت سفر عجیب آغاز میشود سفر شناسایی،امکان شخص دیگر بودن را داشتن یعنی در اختیار داشتن همه آدمیان فابین میتواند هرآنچه را که میخواهد از هرکس بدزدد،زیبایی،هوش،ثروت،عظمت روح؛تنها چیزی که از آن منع شده بی گناهی ست،ولی چه هیجانی!توما عاشق و معشوق بودن،قاتل و مقتول بودن،عادی بودن و قهرمان بودن،در ک جمله انسان بودن امیال و خیال ها و وحشت ها را به دنبال کشیدن!فابین بی گناه و بی همتاست و همه این ها در عمق حافظه اش همچون رد پای خرگوش در علفزار باقی می ماند. خواندن رمان درخشان من اگر شما بودن شاهکار ژولین گرین تجربه ای تکرار نشدنی ست.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه