کتاب|

عمومی|

علوم انسانی|

سیاست

درباره‌ی کتاب رستاخیز داعشانتشارات اسم منتشر کرد:ویلیام مک کنتس دکترای خود را در رشته مطالعات خاورمیانه از دانشگاه پرینستون گفت و اکنون در دانشگاه جان هاپکینز تدریس میکند. او که هم مناسبات میان شیعه و سنی را میشناسد و هم رویکردهای تکفیری ها را، بنیان گذار و یکی از سردبیران وب سایت «جهادیکا» ست. وب سایتی که به صورت تخصصی در زمینه تکفیری ها و تندروهای اهل سنت کار میکند. این وب سایت همه اسناد، مدارک و بیانیه های مربوط به این گروه را جمع آوری و ترجمه کرده و در اختیار عموم قرار میدهد.مک کنتس تاریخ، سیاست و الهیات مربوط به اسلام، عراق و خاورمیانه را خوب می شناسد و مدتی هم مشاور وزارت امور خارجه ایالات متحده در حوزه مواجهه با افراط گرایی خشن بوده است. حال حاصل تحقیقات و مطالعات زیاد مک کنتس بر تکفیری ها و به خصوص داعش، کتاب رستاخیز داعش است؛ یکی از آثار پر فروش در حوزه تفکیری ها و داعش در سطح جهان. در این کتاب، از ظهور و شکل گیری داعش روایتی ارائه میشود که در دل آن، میتوانیم با عمق اندیشه های دولت اسلامی آشنا شویم.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
7 ماه پیش
4بهخوان
من هر کتاب و مقاله‌ای که درباره داعش و زمینه‌ها و نحوه تشکیلش باشه رو خیلی دوست دارم بخونم. انگار وحشتی که اون سال‌های اول دهه ۹۰ شمسی از این اسم و کارهاش داشتم هنوز یه گوشه وجودم مونده و حالا با خوندن کتاب‌های مربوطه دارم باهاش مواجهه می‌کنم. این کتاب رو هم در همین راستا خوندم. مک‌کنتس، یکی از کارمندان وزارت امور خارجه آمریکاست که تسلط کامل رو زبان عربی و اشراف به فرهنگ غرب آسیا داره. این کتاب یه کار تحقیقی و تحلیلی مبسوط درباره خاستگاه داعش محسوب میشه که سال ۲۰۱۶ منتشر شده. اون سال هنوز داعش تو بخش‌هایی از عراق و سوریه حکومت می‌کرد. برای همین افعال کتاب و توضیحات مربوط به اون بازه زمانی به زمان حال نوشته شده. و طبیعتا از پایان و عاقبت این حکومت هم چیزی توش نیست. چیزی که ما ایرانی‌ها از پایان داعش و اعلام رسمی اون توسط سردار شهید می‌دونیم اینه که ۳۰ آبان ۹۶ (۲۱ آبان ۲۰۱۷) این "حکومت" از روی زمین محو شد. پس اگه علاقه‌مندید بدونید اصلا اون همه اسم مثل ابومصعب الزرقاوی، ایمن الظواهری،ابوبکر البغدادی که اون سال‌ها دائم می‌شنیدیم کی بودن، این کتاب اطلاعات خوبی داره. البته کتاب تو ترجمه چند پیوست داره که در واقع مقالات قبلی و اولیه مک‌کنتس تو نت بوده وقتی هنوز کتابی ننوشته بود. من فکر می‌کنم برای دونستن این سابقه همون پیوست‌ها، به خصوص پیوست آخر به نام "مومن" کافیه. بقیه کتاب همون اطلاعات، بسط داده شده و گاهی تکرار هم داره. در تمام مدت کتاب برام سوال بود نویسنده به عنوان یه آمریکایی از نقش آمریکا تو تشکیل این گروه خونخوار چی میگه. مخصوصا که اون نقل قول هیلاری کلینتون رو زیاد شنیده بودم که: به ۱۱۲ کشور سفر کردم تا متقاعدشون کنم به محض تشکیل دولت اسلامی به رسمیت بشناسنش. تو یه جستجو تو نت متوجه شدم همچین جمله‌ای هیچ‌جا از کلینتون به طور رسمی یا حتی در کتابش ثبت نشده! عده‌ای هم برای اثبات این مدعا، به حرف‌های ترامپ تو تبلیغات انتخاباتی اشاره کرده بود که گفته بود کلینتون و اوباما داعش رو به وجود آوردن. و این هم اینطور پاسخ داده شده بود که کنایه ترامپ بوده به حزب مقابل. حتی مطلبی از ویکی‌لیکس خوندم که آمریکا، انگلیس و اسراییل طی عملیات لانه زنبور داعش رو به وجود آورده و ازش حمایت کردن. برای همین، به انگلیسی جستجو کردم و مشخص شد که این موضوع هم یه شایعه بوده در یه روزنامه اردنی که بعد ترجمه شده و تو فارسی به این صورت دست به دست شده. البته هنوز موافقین نظریه تشکیل داعش به دست آمریکا دلایل دیگه‌ای دارن که قابل تامله و نمیشه از کنارشون گذشت. مثلا تجهیزات به روز و اغلب آمریکایی داعشی‌ها از کجا اومده بود. یا اگر داعش واقعا داعیه اسلام داشت (خیر سرش) چرا حتی یک تیر هم سمت اسراییل شلیک نکرد؟ مخصوصا که تو پیوست احادیث آخرالزمانی همین کتاب می‌خونیم که وقتی خلافت اسلامی در آخرالزمان ایجاد میشه، از کشته‌های یهود پشته می‌سازن. با توجه به اینکه داعش و هسته اصلیش یعنی بغدادی و رفقا ادعا داشتن همون خلافت نهایی هستن و ابوبکر البغدادی چون نسبش به پیامبر می‌رسه همون فردیه که پیامبر تو احادیثش گفته، پس چرا کلا هیچ کاری با یهود یا صهیونیسم نداشت؟ این موضوع وقتی جالب میشه که می‌بینیم داعشی‌های فلسطینی هم کم نبودن و می‌تونستن از این ظرفیت برای آزادی سرزمین‌شون استفاده کنن. حرف نهایی اینه که در سطح منِ خواننده معمولی هیچ کدوم این حرفها رو نمیشه صددرصد رد یا تایید کرد. مثل یه مناظره انتخاباتی که دو طرف علیه هم فقط مدرک رو می‌کنن و آخرش هم نمی‌فهمیم چی به چی بود. اما حتی اگه داعش ساخته آمریکا و اسراییل هم نبوده، حضورش خیلی به درد اونها خورده بود و اهداف زیادی رو از طریق اونها پیگیری کردن. مثلا چچنی‌ها رو دردسر بزرگ روسیه کردن. نفت سوریه و عراق رو مفت مفت بردن. هزینه نظامی بالایی رو به ایران تحمیل کردن. اختلاف شیعه و سنی رو تشدید کردن. تو چند کشور مردمش رو با اختلافات داخلی به جون هم انداختن و تخم نفرتی رو کاشتن که با خون همون‌ها آبیاری شد و تا ابد باقی می‌مونه. دامنه این ترورها رو تا آفریقا هم کشوندن و در نهایت هم با ظاهر ناجی وسط اومدن که ما داریم با تروریسم مبارزه می‌کنیم. درسته که خودشون هم دچار دردسرهایی شدن. مثل سرریز جنگجوهای شستشوی مغزی‌شده اصالتا اروپایی که تو کشورهای قاره سبز ترور و کشتار راه انداختن اما آسیبی رو که داعش به مردم غرب آسیا وارد کرد، هیچ منطقه دیگه‌ای متحمل نشد. نمی‌دونم میشه ادعا کرد از این آب گل‌آلود برای اسرائیل یه ماهی بزرگ گرفتن یا نه. تو بازه ده ساله‌ای که بهار عربی، جنگ داخلی سوریه و بعد تسلط داعش به سوریه و عراق رخ داد، اسراییل تونست حسابی نفس بگیره و تجدید قوا کنه. دشمنان اصلیش یعنی ایران، سوریه و حزب‌الله درگیر بودن و نمی‌تونستن به پر و پای اون‌ بپیچن. خبرهاش هم بود که به داعشی‌ها خدمات درمانی ارائه می‌داد. وقتی هم که کارشون تموم شد، آمریکا چهارتا عملیات پر سر و صدا رفت و با هیاهوی رسانه‌ای اعلام کرد داعش رو نابود کرده. اگه بخوام تو این مدل‌ کتاب‌ها، اونایی رو که خوندم رتبه‌بندی کنم، همچنان "ده روز با داعش" تودنهوفر تو راس لیستمه. بعد کتاب "من در رقه بودم" ترجمه وحید خضاب. این سه تا می‌تونن دایرة‌المعارف جمع و جوری براتون باشن.
5 ماه پیش
4بهخوان

با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش می‌شود.

من این کتاب را گوش کردم کتاب خوبی بود
1 سال پیش
3بهخوان
اطلاعات ذی قیمتی دارد و روایت روانی ارائه کرده است. منتها مثل همیشه، نگاه غربی اش به چهارچوب های اسلامی باعث شده نتواند اهیمت برخی امور را درک کند و چیزهایی را که برجسته هستند کمرنگ تر ببیند. روایتش از جنگ سوریه، در چند مورد اساسی اشکال دارد.