دربارهی کتاب تهران، کوچه ی اشباح(جلد اول مجموعه خون آشام)
دو پسر بچه بعد از یک جشن تولد، حوالی نیمه شب، از خانه بیرون می زنند و چند کوچه آن طرف تر، ناخواسته، پای شان به خانه ی متروکی کشیده میشود که در آن هیولاهایی با دندان هایی که بیرون زده اند، انتظارشان را می کشند. نویسنده ی داستان نیز به سبب سماجت یک خبرنگار، ناخواسته به جهان هولناک داستانش کشیده می شود، جهانی که در آن هیولاها در حال تکثیر شدن هستند و با ولع انتظار تک تک خوانندگانی را می کشد که به دنبال کشف این جهان اند.
.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
خخخخخ، موج ومپایرها به ایران هم رسید؟ انصافا خوب بود، ترسناک بود.
0 سال پیش
1بهخوان
چرا اینقدر بده و کسل کننده؟
2 سال پیش
3بهخوان
انقدر شخصیت اصلی حین داستان از پله بالا و پایین رفت که سرگیجه گرفتم!
کتاب جلد اول از یک مجموعه 5 جلدی است. البته یک فانتزی خیلی مختصر و مفید
پسر بچهای که سر از خانه دراکولاها درمیآورد و آنجا گیر میافتد...
بیشتر توصیف بود تا داستان!
8 ماه پیش
3بهخوان
دو سه هفتهٔ گذشته رو نتونسته بودم کتاب بخونم. احتمالا باز هم مثل همیشه مشکل انتخاب کتاب نامتناسب با حال و هوام (گرچه کتاب خوب) بوده.
اکثر وقتهایی که به این مشکل برمیخورم رمان نوجوان نجاتم میده و میتونم برگردم. امروز هم وقتی داشتم از خونه میومدم بیرون این کتاب، که یکی از شاگردهای عزیز مدرسه بهم معرفی کرده بود رو، برداشتم و خوندم و در رفت و برگشتم تموم شد. :)
واقعیتش هنوز یه کم گنگه برام. :)) باید ببینم چی میشه جلد بعدی.