دربارهی کتاب خفاش شبانتشارات چشمه منتشر کرد:رمان خفاش شب براساس یک اتفاق هولناک واقعی نوشته شده. داستان اندکی پس از اعدام شدن یکی از مخوفترین قاتلان سریالی، ملقب به «خفاش شب»، اتفاق میافتد؛ در شبی که دو نفر دختری را در ترمینالی سوار میکنند که به خانهاش برسانند.نویسنده در این رمان شبی را بهتصویر میکشد که تلخ و خشونتآمیز است. در سراسر این شب ما همراه جنایتکار قدم برمیداریم، با او نفس میکشیم و شاهد تمامی اعمال تکاندهندهاش هستیم که با خونسردی و قساوت کامل به وقوع میپیوندند. نویسنده اجازه میدهد تا جایی که میشود به او نزدیک شویم و رازهای دردناک زندگیاش را بشنویم؛ قربانیانش را ببینیم که با احساس ناامیدی کامل به او التماس میکنند و، در نهایت، به جهانی کشانده میشویم که جنایت در آن چیزی نامألوف و ناآشنا نیست. گویی به کابوسی پا گذاشتهایم که راه خلاصی از آن نیستپیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
کتاب سی و یک سال 1402
به معنای واقعی کلمه فاجعه بود این کتاب من اول که اسم این کتاب دیدم گفتم کتاب درباره غلامرضا خوشرو هستش ولی متاسفانه نویسنده از نام خفاش شب استفاده کرده بود و داستان هیچ ربطی به غلامرضا خوشرو نداشت و فقط یه نفر از قتلاش تقلید میکرد
داستان اصلا خوب پرداخت نشده بود و قضایا به خوبی روشن نشده بودند و کتاب پایان بندی مبهمی داشت و اصلا شخصیت پردازی خوب شکل نگرفته بود
خلاصه نویسنده یه کتابی نوشته بود و از اسم خفاش شب استفاده کرده بود کتابش فروش بره با نخوندن این کتاب یه لطفی به خودتون بکنین وقتتونو الکی هدر ندین
1 سال پیش
0.5بهخوان
راهنمای به گند کشیدن یک پرونده جنایی
یا شاید بهتره بگم راهنمای به گند کشیدن یه سوژه، سوژه ای که خودش بالذات هیجان و تعلیق و کشش خیلی بالایی داره.
نویسنده همهی سعیش رو کرده که یه پرونده قتل سریالی رو به بدترین شکل ممکن ازش اقتباس داشته باشه.
فقط من نمیدونم چرا اسم کتاب و عکس جلد و شرح معرفی کتاب توی همهی سایت ها، همه تحت عنوان خفاش شب آورده شده.
کتاب هیچ ربطی، هیچ ربطی به غلامرضا خوشرو( خفاش شب) که قاتل سریالی دههی هفتاده نداره. در واقع داستان بعد از اع.دام خفاش شب اتفاق افتاده و انقدر مبهمه، انقدر مبهمه که دوست دارید نویسنده رو بسپارید به دست های مهربان و قا.تل خفاش شب😐
در واقع نویسنده و انتشارات خواستن تحت این عنوان جنجالی کتابشون فروش بره و خواننده با توجه به پیشآگاهیای که از پرونده این قا.تل داره خوندن متن کتاب رو رها نکنه.
وگرنه هیچ اشاره ای به باقی جرم های غلامرضا خوشرو و زندگیش و نحوه دستگیری و دادگاهش نشده. هیچ اشارهای.
داستان از شخصیت پردازی خالیه، سه چهارتا دونه هویج وجود دارن در داستان 😐🥕 که با هم مکالمه های طولانی و بی معنی میکنن. میبینی یه جمله تو دیالوگا چهار پنج بار تکرار شده.
نقطه ضعف دیگه ای که داره، دیالوگ های پینگ_پونگی بین شخصیت هاست. انقدر این مکالمات کش میان و سرد هستن که برای مخاطب خسته کنندهس.
برای پایان بندی هم که فقط زحمت کشیدن و یک نقطه " . " گذاشتن.
در آخر باید خدا قوت بگم به نویسنده که با قلم ضعیف، سرد و مبتدیش یه سوژه جذاب رو له و لورده کرده. واقعا هنر میخواد ۱۳۰ صفحه "هیچی" بنویسی.
پ.ن: خوندن اطلاعات ویکی پدیا و سایت ها در مورد این پرونده خیلی خیلی جذاب تره از خوندن این کتابه.
2ساعت پیش
2بهخوان
بسی خشن و ترسناک
ولی این چه وضعیه
از وسط یه داستان شروع کرد
داستان رو هم پایان باز ول کرد
11 ماه پیش
مشحون از الفاظ رکیک و بیادبانه، عاری از شخصیت «قهرمان»، آشنانشدن با گذشته و پیشزمینهٔ شخصیت «مراد» که یکی از مجرمها بود... خلاصه اینکه بدون آغاز و پایان درست، نویسنده ما رو با یه حجم زیاد از قتل و خونریزی مواجه کرده. اصلاً این کتاب رو توصیه نمیکنم برای مطالعه. توی وقتتون صرفه، جویی کنین و این کتاب رو نخونین.