بهترین کتاب کالوینو!
اگر کتاب های کالوینو رو دوست دارید که هیچ، ولی حتی اگر دوست ندارید، شهرهای ناپیدا رو حتما بخونید.
2 سال پیش
5بهخوان
پیشاپیش و در پرانتز بگویم متأسفم که این کتاب را پیش از هفت پیکر نظامی میخوانم. گویا این اثر با الهام از آن نوشته شده است. چه نویسنده در کتاب چرا باید کلاسیکها را خواند شیفتگی خود را به آن ابراز داشته.
این کتاب همزمان مرا یاد صد سال تنهایی مارکز و هفتاد سنگ قبر یدالله رؤیایی میانداخت!
ترجمهی فرزام پروا خیلی بلندپروازانه و آهنگین و رنگین و روان بود اما حیف، مترجم، درست همان اشارهی ظریفی را که نویسنده میان متن هر شهر تعبیه کرده فهم نکرده است و رویش یک مالهی بزرگ کشیده و شهر را ویران کرده است. حیف. ترجمهی بهمن رئیسی را خواندم که دقیق اما دشخوار بود و هر از چندگاه به یادت میآورد این کتاب ترجمه است.
1 سال پیش
3بهخوان
بزم توصیف، نماد و تخیل است. نسخهی صوتیاش را از ایرانصدا شنیدم فقط کافی بود چشمهایم را ببندم و خودم را در مقابل تصاویری که مارکو از شهرها ارائه میکرد ببینم. آهنگین و دلچسب... با وجود همهی اینها داستان ساکن بود و کم رخداد و خب این چیزی نیست که من در داستان دنبالش باشم. به هرحال دوستش داشتم. نگاهی هنرمندانه و زیرک به شهرها.
1 سال پیش
4بهخوان
من عاشق ذهن خلاق کالوینوام. ایدههایی که برای توصیف شهرها استفاده میکنه واقعا بدیعند. هر چند به انتهای کتاب که نزدیک میشدم اندکی حس تکراری شدن به من میداد که مارکو پولو در جواب میگه: وقت سفر میکنی، میبینی که تفاوتها از میان میرود: هر شهر در نهایت شبیه بقیهی شهرها میشود
من خودم به شخصه نمیتونستم روزی بیشتر از یک فصلش رو بخونم برای این که حس میکردم هر چه قدر بیشتر بخونم کمتر شهرها رو حس میکنم و گیج و خسته میشم و خب چون کتاب داستان خاصی رو دنبال نمیکرد صرفا مارکو بود که شهرها رو توصیف میکرد و تعاملات مارکو و قوبلای خان برای همین عجلهای برای پیگیری سریعش نداشتم.