در کشور ما معمولاً معنای درست و دقیقی از «نقد» مستفاد نمیشود. دستاندرکاران فعالیتهای ادبی غالباً بین «مرور و معرفی»، «تحلیل» و «نقد» تمایز نمیگذارند و هر نوع نوشتاری را که نویسنده در آن نظری راجع به متنی ادبی اظهار کرده باشد، به غلط مصداق «نقد» میپندارند. فقط از راه شناساندن نظریههای علمی نقد ادبی و نحوهی کاربرد عملی آنهاست که میتوان به این برداشتها و توقعات نادرست پایان داد. کتاب حاضر با همین هدف، مجموعهای از پُرکاربردترین نظریههای نقادانه را به پژوهشگران این حوزه میشناساند. این نظریهها عبارتاند از: فرمالیسم (نقد نو)، روانکاوی، ساختارگرایی، روایتشناسی، نقد اسطورهای-کهنالگویی، تاریخگرایی نوین، نقد لاکانی، مطالعات زنان، نشانهشناسی شعر (رویکرد ریفاتر)، پسامدرنیسم، مطالعات فرهنگی، نشانهشناسی (رویکرد سوسور، پِرْس و بارت)، نظریهی دریافت و نقد واکنش خواننده. هر یک از فصلها چهارچوب ثابتی به شرح زیر دارد:
-ملاحظات کلی دربارهی نظریهی همان فصل
-اصول و مفروضات بنیادین آن نظریه
-روششناسی نقد با آن نظریه
-متونی که برای نقد شدن با آن نظریه مناسبترند
-پرسشهایی که منتقدانِ پیرو آن نظریه میخواهند پاسخ دهند
-مزیّتها و محدودیتهای آن نظریه
-رهنمودهایی دربارهی نگارش نقد با آن نظریه
-نمونههایی از نقد عملی بر اساس آن نظریه
-مرور نمونههای نقد
-اصطلاحات کلیدی آن نظریه
نقد ادبی در این کتاب با رویکردی میانرشتهای به مخاطب معرفی شده و لذا نویسنده کوشیده است تا هم در شیوهی طرح مباحث و هم در نمونههای نقد عملی، کتاب حاضر بتواند نیازهای دانشجویان در رشتههای مختلف ادبیات و علوم انسانی را پاسخ دهد.