دربارهی کتاب لطفا برداریدانتشارات پاگرد منتشر کرد:قسمتی از کتاب:«اما خود آدریان به این آرامی نرفت. به سرعت تمام رفت. بود، بعد نبود. ماجرا به هفتههای پیش برمیگردد، حتا یک ماه، یک ماه و نیم پیش. ملتفتاید که اینجور مواقع زمان غریب میگذرد. سر بلند میکنی و فکر میکنی، مگر همین یک سال پیش نبود که ازدواج کردم؟ نه، پنج سال پیش بود. مگر همین چند وقت پیش نبود که در خیابان آرابلا راه میرفتم و همین که پرندهای روی یکی از این درختچههای توری نشست، گلهای سفیدش روی سرم ریخت نه، مالدهههای قبل است، خاطرهی دوران کودکی که بیدلیل نزدیکترش میدانی. خب، اخیراً نرفته بودم گوآم؟ تو اصلاً گوآم نرفتی، شاید خوابش را دیدی؟ نه، نه، من دیگر خواب نمیبینم. خب، مگر همین دیروز نبود، همین دیروز، مگر نبود؟ بهم گفتهاند اسمش سوگواری است، تا صاحب عزا یادش بماند باید از تخت بیرون بیاید.»پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه