کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب هر دو در نهایت می میرندانتشارات چلچله منتشر کرد:- داستانی جسورانه، دوست داشتنی و دلهره آور درباره فقدان، امید و قدرت رستگار کننده دوستی.(لورن الیور) - آدام سیلورا از مهارت های خود استفاده می کند که خوانندگان را وادار کند تا به این بیندیشند که در حال حاضر چطور زندگی می کنند و دوست دارند چگونه زندگی کنند. هر دو در نهایت می میرند نمونه بارز مهارت سیلورا در مطرح کردن پرسش های متداول همه ماست. (ووگ نوجوانان) - مضامین دوستی، عشق، فقدان و سرنوشت در این رمان ترکیب شده اند. این رمان را باید زمانی خواند که یک جعبه دستمال کاغذی دوروبر آدم باشد. (برایتلی)
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
نظرم درباره‌ی این کتاب رو میخوام دو بخش کنم: 1_درباره‌ی داستان و داستان پردازی نویسنده: ایده‌ی داستان، ایده‌ی جالبی بود و پتانسیل این رو داشت که به یک داستان جذاب و فوق‌العاده‌ ختم بشه. اما به نظرم نویسنده نتونست از این ایده‌ی جذاب کمال استفاده رو ببره و اون چیزی که حقش بود رو ادا کنه. 2_ درباره‌ی محتوا و میشه گفت درس‌هایی که این رمان داشت: این بخش واقعا خوب بود. واقعا باعث می‌شد تا به زندگی، فرصت ها، مرگ، رنج، از دست دادن، بودن با عزیزانمون و... فکر کنیم و در نقش تلنگری باشه تا به این مسائل فکر کنیم. این چیزها باعث شد تا واقعا ذهنم درگیرتر بشه با این مسائل. [زان پیش که بر سرت شبیخون آرند فرمای که تا باده گلگون آرند تو زر نئی ای غافل نادان که ترا در خاک نهند و باز بیرون آرند _ خیام]
2 سال پیش
5بهخوان

با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش می‌شود.

خیلی زیاد دوسش داشتم ب نظرم حتی اگر بدونیم ک هرروز هم ممکنه قاصدمرگ زنگ بزنه و بگه قراره بمیریم ، مث داستان کتاب، بازم ما قدر زندگی رو نمیدونیم تا روز اخر مث شخصیت های اصلی کتاب ، فقط روز اخر رو زندگی خواهیم کرد ...
2 سال پیش
4بهخوان
اول های داستان جذبش نشده بودم و بنظرم مسخره میومد. ولی با جلو رفتن داستان خیلی خوشم امد. هم غمیگن بود هم باهاش خندیدم و خوشحال شدم و به دنیایی که این شکلی باشه فکر کردم. در کل بنظرم ارزش خوندن داره
4 ماه پیش
5بهخوان
۵/۵ یعنی از الان تا هروقت درباره این کتاب و داستان و شخصیتاش حرف بزنم، بازم کمه. حتما خودتون باید بخونید تا بفهمید چی میگم. به شدت احساسی و غم انگیز و ناراحت کننده. با اینکه ادم از همون ثانیه اول میدونه آخرش قرار چجوری تموم بشه اما بازم برای دونستن همه چیز هیجان داره و این قطعا یه ویژگی مثبت است، اما من اصلا دلم نمی خواست اونجوری تموم بشه. به شدت بد بووووود. شخصیتای فوق العاده منحصر به فرد که تو یه فضای فوق العاده منحصر به فرد بودن و کاملا دوست داشتنی. به راحتی میشد باهاشون ارتباط برقرار کرد و همراهشون شد. متیو و روفوس بهترین شخصیتایی بودن که اَدِم سیلورا تا به حال خلقشون کرده و برای من بهترین کتابش هم بود. تا باشه از این کتابای عالی.