کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب اولیس از بغداد«اسم من سعد سعد است، که معنی اش در زبان عربی می شود امید امید...» سعد می خواهد هرج و مرج بغداد را به مقصد اروپا، آزادی و آینده ترک کند. اما چگونه می تواند از مرز بگذرد، بی آنکه دیناری در جیب داشته باشد؟ چگونه مانند اولیس باید شجاعانه از توفان ها بگذرد، از کشتی شکسته جان به در ببرد، از چنگال قاچاقچیان مواد مخدر بگریزد، از بی رحمی زندان بان سایکلوپی فرار کند، یا از افسون عاشقانه ی کالیپسوی سیسیلی برهد؟ سفر یک طرفه ی سعد، آغاز می شود. خشونت بار، طنزآمیز و تراژیک. رمان، داستان مهاجرت یکی از میلیون ها انسانی را روایت می کند که هم اکنون بر روی زمین به دنبال جایی برای زیستن می گردند. اریک امانوئل اشمیت که همواره داستان گویی فریبنده و دلسوز بوده است، این بار این پرسش را مطرح می کند که آیا مرزها خاکریزهای هویت ما هستند یا سنگرهای توهم ما؟
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 ماه پیش
3بهخوان
همیشه برای درک یک پدیده باید به سراغ قشری رفت که از نعمتی محروم بوده، مثلا برای درک طبقات اقتصادی باید به سراغ شرح حال قشر فرودست رفت و با آنها زندگی کرد. حالا برای درک مفهوم وطن، باید سراغ کسانی رفت که توانایی زندگی معمولی در کشور خودشون به واسطه جنگ، دیکتاتوری و... ندارند. اشمیت سراغ چنین سوژه ای می‌ره و ماجرای ادیسه از عراق و حمله آمریکا به اونجا شروع میشه. یک فضای دیکتاتوری قبل از جنگ که با وجودی که نویسنده زیست نکرده ولی از پس توصیف اون فضای دیکتاتوری صدام برمیاد و بعد ماجرای حمله به عراق و...ما رو با شخصیت اصلی (سعد سعد) همراه می‌کنه و ادیسه شروع میشه برای حرکت به سمت یک مکان امن که برخلاف داستان اصلی ادیسه که روایت بازگشت به خانه هست، اینجا فرار از خانه و حرکت به سمت دوردست ترین منطقه از اون قرار داره. در طی این سفر، مفهوم وطن، عشق، کرامت انسانی و... برای ما به چالش کشیده میشه و ماهم مثل شخصیت اصلی داستان، برامون وطن زدایی اتفاق میافته و همچنان این سوال تاریخی که قرن هاست فیلسوفان بهش پرداختند که وطن چیست و چه نسبتی با ما داره توی ذهن ما به جریان میافته و یکبار دیگه در ذهن ما مفهوم «انسانیت» باز تعریف میشه. اشمیت استاد داستان گویی هست، به خوبی شما رو تا آخر داستان میکشونه و همراه می‌کنه، منتها مشکل اصلی اینه که قدرت انتقال احساس رو نداره، از عشق میگه بدون اینکه بتونه عشق رو برای مخاطب بسازه و خیلی هم نزدیک به درونیات شخصیت ها نمیشه، سعی می‌کنه دور بایسته و برامون قصه رو روایت کنه. در کل کتاب خوبی هست به خصوص برای ما ایرانیا که مسأله مهاجرت اگرنه برای خودمان، برای خیلی از نزدیکان‌مان رخ داده و بهتر از بقیه میتونیم باهاش ارتباط برقرار کنیم.
2 سال پیش
3بهخوان
مصائب مهاجرت یک عرب از نگاه یک غربی که تلاش می کند خیلی منصف باشد که نتیجتا گاهی کاراکتر اصلی بیشتر از آن که سعد عراقی باشد اولیس غربی بود اولیسی که زیادی عرب نبود ... هرچند دیالوگ های عمیق و اعتراضات به جا به قوانین غلط مهاجرت و مرز هایی که آزادی انسان ها را سلب کرده اند کشش کافی را ایجاد می کرد اما ترجیح میدهم مصائب جنگ ومهاجرت را ساده، اما از زبان کسی بشنوم که خودش تحربه اشان کرده است!
کتاب های دیگر اریک امانوئل اشمیتمشاهده همه