کتاب|

عمومی|

داستان|

ایران

درباره‌ی کتاب قرار ما این نبودانتشارات چشمه منتشر کرد:مادربزرگ شهره او را «تانیا» صدا می‌زد.مادرش به او می‌گفت «عروسک» و پدرش او را «خرگوشِ من» می‌نامید.بچه که بودم فکر می‌کردم چه‌قدر وحشتناک است که آدم چهارتا اسم داشته باشدو وقتی دیگر ندیدمش، تا مدت‌ها فکر می‌کردم کسی او را صدا زده و او به دنبال آن صدا رفتهو فکر می‌کردم به چه اسمی صداش زده‌اند که رفته و دیگر نیامده.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر ناهید طباطباییمشاهده همه