کتاب|

عمومی|

داستان|

انگلیس

درباره‌ی کتاب آقای استون و شهسواران ملازم (بوتیمار)در آغاز هیچ موضوعی برای صحبت پیش نیامد.آن شب آقای استون برای چندمین بار متوجه شد که خانم اسپرینگر ظاهر کسی را دارد که غرقه در فکر و در اندیشه ی چیزی برای گفتن باشد.پیش از آن که سکوت،ناراحت کننده بشود،خانم اسپرینگر به سخن آمد و با همان غافلگیری که آقای استون انتظارش را داشت پرسید:شما گربه ها را دوست دارید؟
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه