کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب در حبسانتشارات داستان منتشر کرد:اولین حسی که هنگام خرید سیگار از بوفه های دانشگاه بر اثر ضربه ای که باعث چرخش شانه اش شد به او دست داد،سرشار از شادمانی بودکه به خاطر دیدن مراد،دوست قدیمی اش حاصل شده بود؛برای همین هم با هیجان گفت: مراد تویی؟از حیرت سیگارها از دستش افتادند.این حس خیلی زود تبدیل به تشویش شد مراد به او خندید و دندان هایی را که به خاطر جویدن برگ تنبول زرد شده بودند و زیر سبیل زبرش جا خوش کرده بودند نشان داد...
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه