دربارهی کتاب ترس مرد فرزانه
موهای مرد قرمز آتشین بود، درست مثل شعله های آتش. چشم هایش سیاه و سرد بود و حالت مردی را داشت که مدت ها پیش امید به خوابیدن را رها کرده است.
این کتاب شرح اتفاقات زندگی کوئوت از زبان خود او در روز دوم از مجموعه خاطرات شاه کش است.
کوئوت اولین گام را در مسیر قهرمان شدن برمی دارد و می فهمد وقتی مردی در عصر خودش به اسطوره تبدیل می شود، زندگی برایش تا چه حد دشوار خواهد بود.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
متفاوتترین و جذابترین جلدی بود که خوندم. برعکس کتاب اول (نه جلد اول) که هرازگاهی یه حس روزمرگی داشت.
کلی داستان، افسانه، ماجراجویی و اتفاقات جدید داشت و کوئوت خودشو خیلی بیشتر نشون میده.
خوشمزه بود.
همین :)
1 ماه پیش
5بهخوان
این جلد خیلی اتفاقات مهیجی داشت و دوباره به اوج برگشت.
باورم نمیشه که دوست دارم باور کنم هرچیزی اسمی داره که باید بهش گوش بدم، پیداش کنم و در اون صورت بهش تسلط پیدا میکنم؛ مثل تابورلین کبیر :)
"ولی تابورلین کبیر اسم همهی چیزها رو میدونست. برای همین هر چیزی تحت فرمانش قرار داشت. به سنگ گفت: بشکن! و سنگ شکست."
سوالاتی که جوابی ندارن و چیزایی که بهمون یاد میدن، خیلی قشنگ بود :)
"سوالاتی که نمیتونیم جوابی براشون پیدا کنیم بیشتر از همه بهمون یه چیزی یاد میدن. بهمون یاد میدن چطور فکر کنیم. اگه جواب رو دو دستی به آدم بدی، تنها چیزی که گیرش میاد یه حقیقت کوچیکه. ولی اگه بهش سوالو بدی، دنبال جوابهای خودش میگرده."
و همینطور لتانی. ما وحشیهایی که نیاز به قانون داریم، چون چیزی از لتانی نمیدونیم :))
- پس مودب بودن لتانیه؟
+ مودب نه. مهربون نه. وظیفه نه. لتانی هیچ کدومشون نیست. هر لحظه. هر انتخاب. همه متفاوت.