دربارهی کتاب در بندر آبی چشمانتنشر چشمه منتشر کرد:
در حضور دیگران می گویم تو محبوب من نیستی
و در ژرفای وجودم می دانم چه دروغی گفته ام
می گویم میان ما چیزی نبوده است
تنها برای این که از دردسر به دور باشیم
شایعات عشق را، با آن شیرینی، تکذیب می کنم
و تاریخ زیبای خود را ویران می کنم.
احمقانه، اعلام بی گناهی می کنم
نیازم را می کشم، بدل به کاهنی می شوم
عطر خود را می کشم و
از بهشت چشمان تو می گریزم
نقش دلقکی را بازی می کنم، عشق من
و در این بازی شکست می خورم و باز می گردم
زیرا که شب نمی تواند، حتی اگر بخواهد،
ستارگانش را پنهان کند،
و دریا نمی تواند، حتی اگر بخواهد،
کشتی هایش را.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
خیلی لطیف.
برای فهم بهتر شعر ها خوبه کمی از زندگی نزار قبانی و بلقیس الراوی ، همسرش، رو بدونیم.
6 ماه پیش
5بهخوان
گزارشی بسیار محرمانه از سرزمین مشت
دوستان! شعر را چه سود اگر نتواند اعلام قیام کند؟
اگر نتواند خودکامگان را براندازد؟
شعر را چه سود اگر نتواند آتشفشان ها را به طغیان وادارد آن زمان که نیازش داریم؟
شعر را چه سود اگر تاج از سر شاهان قدرتمند این جهان برنگیرد؟
1 ماه پیش
4بهخوان
نزار قبانی پنجره و نگاه جدیدی به شعر گشود.
زندگینامۀ او را از مقدمۀ کتاب خواندم. سرگذشت بسیار سختی داشت. حس میکنم همین سرگذشت سخت باعث شد که چنین شاعری ـ که انصافاً او را میتوان در سطح جهانی به بحث گذاشت- سر برآورد.
تصویر تازه از زن و نگاه نو به عشق از برجستهترین ویژگیهایی بود که در شعر او دیدم.