غریبهها و پسرک بومی مجموعهی داستان کوتاه از احمد محمود میباشد.
این داستانهای کتاب مثل دیگر آثار احمد محمود در جنوب اتفاق میافتاد و کنار مردمی که فاصلهی زمانی و مکانی زیادی با ما دارند احساس زندگی میکنیم گویا ما نیز کنار احمد محمود ایستادهایم به تماشای این داستان ها.
داستان پسرک بومی شاهکارترین داستان این مجموعه است که قصهی پسرکی را تعریف میکند که عاشق دختر یکی از خارجیهای مقیم جنوب میشود و این پسرک با این که زبان آنها را نمیفهمد به امید دست تکان دادن دختر هر روز به در خانهی آن ها میرود در خلال داستان اتفاقهایی میافتاد که دلها به درد میآید و این شیوهی نوشتهی مخاطب را به وجد میآورد.
1 سال پیش
2.5بهخوان
مجموعهٔ ۱۰ داستان از آقای محمودِ عزیز.
قلم احمد محمود پر از تصویر است ایماژ. سرشار از قابهای تصویری ناب و غیرتکراری و درجهیک. اما تصویری بودنِ داستان، وقتی سهم خودش را درست ایفا میکند که داستان در گام اول دو چیز داشته باشد:
۱. شخصیتهای درست
۲. ماجرا
غیر از داستان پسرک بومی، در نه داستان دیگر ما با شخصیتهای ابتر و ناقص روبرو هستیم. شخصیتهایی که لازم بود فقط چند قُلِ دیگر بخورند تا جا بیفتند، شخصیتهایی که باید در زمستان هرس میشدند تا بهار به شکوفه بنشینند، شخصیتهایی که رها شدهاند و چه حیف.
ماجراهای هر ده داستان هم در حد یک خردهداستان هستند.... در مجموع، این ده داستان بیشتر شبیه پیشنویس یک رمان هستند تا یک مجموعهداستان قابل قبول.
بعد! داستانها در بوم و جغرافیای جنوب کشور روایت میشوند. ولی چرا هیچ خبری از لهجه نیست؟! مگر میشود؟...
ضمن ادای احترام به آقای احمد محمود عزیز و دوستدارانِ پرشمارشان، من توقعم بسیار بسیار بیشتر بود.
و البته که درستترین بخشِ این کتاب، اسامیِ داستانها بود. محشر. عالی و تکاندهنده. یک میکروکلاسِ نامگذاری داستان کوتاه.
3 ماه پیش
2.5بهخوان
از احمد محمودِ «همسایهها» و «مدار صفر درجه»، توصیف و فضاسازی درجه یکی که امضای کارهای اوست، اینجا هم دیده میشود و جای خالی شخصیتهای قوی و تکاندهنده که تا کمی بیش از پایان داستان همراهت بیایند، خالی است. شخصیتهای کتاب، اکثرا محدود به همان چندصفحهی داستان میشوند و بعضی حتی از پس آن هم برنمیآیند.
داستانها انگار جزئی از یک کل (که ما نمیبینیمش) هستند و به تنهایی موفق به عرض اندام نمیشوند.
داستان «پسرک بومی» را دوست داشتم و احمد محمودِ رماننویس را بیشتر...
3 ماه پیش
4بهخوان
این کتاب اولین کتابی است که از احمد محمود خواندهام. ده داستانِ کتاب، تصویرسازیهای بینظیری دارند. با داستانها تصاویر را میبینیم، صداها را میشنویم و کنار شخصیتها مینشینیم. بیشترشان حالوهوا و فضای جنوب را فوقالعاده ترسیم میکنند. داستانها آمیخته با غم و رنج هستند و درعینحال تأثیرگذار.
تغییر و تحول و همراه شدن با شخصیت داستانِ "باهم"، که روایت را موازی پیش میبرد دوست داشتم.
داستان "شهر کوچک ما" به جانم نشست و تلخی از بین رفتن نخلستان را چشیدم و نابودی شهر کوچک ما را پیش چشم دیدم.
در داستان "چشمانداز" عنصر خیال موج میزد. داستان، حالوهوای متفاوتی از سایر داستانها داشت. فضایی غریب، تکاندهنده و تأملبرانگیز. داستان "اجارهنشینان" هم تا حدودی همینطور بود.