کتاب|

عمومی|

نمایشنامه|

جهان

درباره‌ی کتاب اتاق ها صورت برداری هاانتشارات نیماژ منتشر کرد:ژاکلین: برای من خیابون دِز اِکُل خیابون عشقه عشق دیوانه وارمن هفده سالم بود و مردک روسم یه دهن گنده داشت یه دهنی که انگار مدام داشت سوت می زد به خودمون می گفتیم: این یارو خیلی باحاله داره سوت می زنه ولی نه دهنش این جوری بود نقاشی ش مشوش و پرتلاطم بود یه چیزهای تیره به رنگ آبی پروسی تابلوهای به چه بزرگی و همه شون وحشتناک چیزهای وحشتناکی بودن که نیازداشتن بیرونی بشن مردم خوش شون نمی اومد من دهاتی بودم یه طراوت خاصی داشتم می گفت که من مجسمه ی مرمری یونانی ش هستم دخترهام اون ها چه زجری کشیدن با مد بریژیت باردو باید کیلو کیلو لاغر می شدیم کیلو کیلو!
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه