کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب قوزک پاانتشارات دبیر منتشر کرد:کلمه «آستراگال»چنان که واژه نامه می گوید گیاهی است وحشی و بی فایده یا قسمتی از آلت شکنجه و یا بخشی از تیغه شمشیر،و شاید عده کثیری آن را جزئی زینتی و جدانشدنی از یک دندانه بدانند.ولی در این کتاب از معنی ویژه آن که همان استخوان قوزک پاست استفاده شده است.استخوان قوزک پای دخترکی نوزده ساله که برای فرار از قفس زندان و پناه بردن به دنیای آزادی از دیوار بلندی پریده و این استخوان تکیه گاه بدنش شکسته است.سپس با این پای شکسته لنگ لنگان خود را به سوی جامعه می کشاند،در مسیرش مردان،دوستی ها،شقاوت ها،عشق،زندان و جهش ها قرار می گیرد.آری کیست که از این مراحل بگذرد و به ورطه انحراف نیفتد؟ آنچه در این کتاب می بینید طومازری سیاه شده از تیره ورزی های دخترکی نوزده سالهاست که در تاریک خانه زندان فراهم آمده.سختی های این راه دراز،از دخترک مفلوک آن روز نویسنده مشهور امروز را ساخته است.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه