دربارهی کتاب شام با آدری هپبورنانتشارات نون منتشر کرد:«شام با آدری هپبورن» داستانی جذاب است که با شیرینی و تلخی، عشق و نفرت، غم و شادی، و قدرت بخشش و ادامه دادن زندگی آمیخته شده است. این رمان برای کسانی است که جایی و در نقطهای از زندگی احساس کردهاند دلشان شکسته یا جایی جا مانده است. این کتاب میخواهد بگوید طاقت بیاورید، این پایان قصهٔ شما نیست! .ربکا سرل، نویسندهٔ جوان و خوشآتیهٔ آمریکایی، در «شام با آدری هپبورن» با تلفیق داستانی عاشقانه، رئالیسم جادویی و چاشنی روانشناسی، قصهٔ سابرینا را روایت میکند، دختری که عاشق آدری هپبورن بازیگر محبوب است.تا به حال، فکر کردهاید که اگر میتوانستید پنج نفر را ــ زنده یا مرده ــ به مهمانی شامی دعوت کنید، آن پنج نفر چه کسانی بودند؟ سابرینا سالها پیش به این سؤال جواب داده و حالا در شبی جادویی این مراسم رؤیایی در حال برگزاری است. وقتی سابرینا به شام تولدش میرسد، چند نفر از تأثیرگذارترین افراد زندگیاش را میبیند و خب، البته آدری هپبورن را. صحبتها گل میاندازد و آرامآرام دلیل جمع شدن این شش نفر برای مهمانی شام روشن میشود...پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
اگر به شما بگن میتونین ۵ نفر رو انتخاب کنین که یه شب باهاشون شام بخورین چه کسانی رو انتخاب میکنید؟ بدون محدودیت؛ از زنده و مرده، دوست یا غریبه.
تو کتاب «شام با آدری هپبورن» چنین موقعیتی برای سابرینا در شب تولدش پیش اومده. اون افراد هم از خونواده و دوست و آشناهاش هستن به علاوهی آدری هپبورن، هنرپیشهی مورد علاقهش.
توی این جمع شش نفره و در بحثهایی که شکل میگیره، سابرینا در تلاشه چیزهایی رو بفهمه. زخمهایی سر باز میکنن و خاطراتی به یادش میان. این فرصت فراهم میشه که حرفاشون رو بزنن و بالاخره به نقطهای برسن که سابرینا بتونه از بعضی مسائل بگذره، طرف مقابلش رو ببخشه و البته سهم خودش رو هم در روابطش و اتفاقایی که افتاده بپذیره.
چیزی که کتاب رو برام جذاب میکرد این بود که هر چی صحبتها و همینطور روایت گذشته (یک فصل درمیون) جلوتر میرفت، به لایههای جدید و حتی غافلگیریهایی میرسید که نشون میداد داستان به این سادگی هم نبوده.
اگر به یه رئالیسم جادوییِ عاشقانه با تم روانشناسی علاقه دارین، این کتاب رو پیشنهاد میکنم :)
4 ماه پیش
5بهخوان
با نمایش این دیدگاه داستان کتاب فاش میشود.
فکر کنم بهترین رمانی که در طول زندگیم خوندن ، همین کتاب باشه ،در فصل فصل این کتاب و در لحظه لحظه زندگی سابرینا خودم رو میدیدم ، من در این داستان غرق شدم ...
کاش میتونستم آرزو کنم که توبیاس ، بتونه به زندگی برگرده ،
اما این رمان ، انعکاسی از زندگی واقعی بود، اینکه باید تلخی دوری رو مثل پاد زهر ناچارا سر بکشیم تا بتونیم به زندگی ادامه بدیم ...
1 سال پیش
4.5بهخوان
چطور اینقدر قشنگ بود:))))
از خوندنش پشیمون نمیشین...
1 سال پیش
3.5بهخوان
کتابی راجب به نرسیدن.
سابرینا دختری که اسمش از یکی از فیلم های معروف آدری هپبورن گرفته شده اکنون یک فرصت جادویی دارد ، فرصتی که می تواند پنج نفر را به تولدش دعوت کند و فرق ندارد زنده یا مرده !
کتاب شخصیت پردازی فوق العاده ای رو در خود جای داده و این مثبت ترین ویژگی این کتاب محسوب می شود ، در نگاه اول با خواندن عنوان رمان به نظر می آید با کتابی مواجه هستیم که آدری هپبورن یکی از کلید ترین شخصیت هایش است اما بعد از کمی پیش رفتن در دل داستان خواننده نمی تواند این حس را نادیده بگیرد که صرفا نام آدری هپبورن وسیله ای برای تبلیغ این کتاب بوده ، هرچند که به خوبی به این هدفش رسیده است ، حداقل برای من دلیل اصلی خواندن این کتاب نام دختر معصوم هالیوود در عنوان کتاب بوده است ( در گوشه کنار ها برخی اوقات به حقایقی از زندگی این بازیگر در کتاب اشاره می شود).
اما در اصل این کتاب داستان عاشقانه دو فرد است داستانی که از نوجوانی تا بزرگسالی طی می شود روند آرام و دلنشینی را دنبال میکند روندی که تا اوایل کتاب دنبال می شود اما ناگهان با کلیف هنگری تبدیل به روندی دردناک و عذاب آور می شود تبدیل می شود به تلاشی ملتمسانه برای بزرگ نشدن ، برای قبول نکردن این واقعیت که در یک رابطه صرفا عشق کافی نیست. نویسنده در بیان کردن این هدف کتاب کاملا موفق ظاهر شده و یک اثر کاملا روانشناسانه به جای گذاشته است.
اگر به دنبال یک اثر عاشقانه ، رئالیسم و در عین حال جادویی با روندی آرام هستید این انتخاب خوبی برایتان است اما اگر صرفا مانند من برای اسم آدری هپبورن شروع به خواندش کردید نمی تواند به خوبی حس کنجکاوی شما را برآورده کند و این دقیقا دلیلی است که من چنین نمره ای به این کتاب داده ام.
در آخر ترجمه کتاب گاهی خوب و گاهی بد است و سانسور های بی جهتی در خود دارد ، وقتی متوجه شدم مترجمان این کتاب همان مترجمان کتاب هر دو در نهایت میمیرند هستند متوجه دلیل این سانسور های بی جهت شدم.
شماهم میتونید پنج نفر خودتون رو در کامنت ها بگید :