کتاب|

عمومی|

داستان|

آمریکا

درباره‌ی کتاب جغرافیای من و تولوسی در طبقه بیست و چهارم زندگی می کند ایوان در زیرزمین در نتیجه طبیعی است که جایی در این میانه یکدیگر را ببینند در آسانسوری که به علت رفتن برق در تمام شهر نیویورک گیر کرده. بعد از این که نجات پیدا می کنند در خیابان های تاریک با هم قدم می زدنند و غرق تماشای ستاره های آسمان می شوند کهمنظره ای نادر در نیویورک است.همان ساعت اندک تاریکی آن ها را به دنیایی خیال انگیز می کشاند اما وقتی برق می آید واقعیت های تلخ هم همراهش است.لوسی و خوانواده اش به خارج از کشور میروند و ایوان هم همراه با پدرش به سمت دیگر آمریکا. اما مدت کوتاهی که باهم سپری کردند ردی در زندگی شان باقی گذاشته.آیا فاصله مرگ دوستی ها نیست چون فاصله یا با غم پر می شود یا با تردید.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه