کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب خورشید رو به غروب (جیبی)انتشارات نیماژ منتشر کرد:خورشید رو به غروب اثر اسامو دازای دوره ی پس از جنگ در ژاپن و تغییرات اجتماعی حاصل از آن را به عنوان پس زمینه ای برای روایت داستان زوال یک خانواده ی اشرافی در نظر می گیرد. داستان از نگاه کازوگو، دختر مجرد یک اشراف بیوه روایت می شود. جست وجوی کازوکو برای یافتن معنای زندگی خود در جامعه ای که جایی برای او ندارد، محور معمای رمان دازای را تشکیل می دهد. مادر کازوکو بیمار می شود و به دلیل شرایط مالی، مجبور می شوند به کلبه ای در حومه ی شهر نقل مکان کنند. برادرش که در طول جنگ به تریاک معتاد شده، مفقود شده است. وقتی کازوکو برمی گردد، سعی می کند با اوهارا، رمان نویس، رابطه برقرار کند. این جابه جایی عاشقانه تنها به تعمیق بیگانگی او از جامعه می انجامد. اوسامو دازای از اثرگذارترین نویسندگان ژاپنی است که سال 1948 در سن 38 سالگی با یک خودکشی سنتی دونفره ی ژاپنی از دنیا رفت.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
10 ماه پیش
3.5بهخوان
اوسامو دازای از پیشروان مکتب پوچ‌گرایی و نیهیلیسم بوده، پس اگه بعد از خوندن این کتاب مثل من دو هفته در افسردگی فرو رفتید نباید تعجب کنید. اگه مستعد افسردگی هستین یا باز هم مثل من با هزار دردسر از عمق باتلاق پوچی بیرون اومدید، سراغش نرید که باز غرق می‌شید. اما اگه دازای رو دوست دارید و معتقدید هرچیزی با ضدش معنا پیدا می‌کنه، بخونید چون همه‌مون گاهی به پوچی می‌رسیم و خوندن احوالات خودمون از زبان یکی دیگه جذابه.
3 ماه پیش
2بهخوان
داستان سرانجام خوبی نداشت در کل متن شما دنبال نکات فرعی میرفتی و آخرش میبینی اصلا از هیچ به هیچ میرسه همین میتونه دلیل این باشه که نویسنده از اینکه جدی گرفته نمی شده خودکشی کرده ...