کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب اتاق فرارانتشارات کوله پشتی منتشر کرد:به اتاق فرار خوش‌ آمدید. هدف بازی بسیار واضح است. زنده از اتاق فرار خارج شوید.در دنیای لوکس اقتصاد، وینسنت، جولز، سیلوی و سَم در اوج موفقیت کاری خود هستند. آنها استاد دنیای معامله و تجارت شده‌اند و موفقیت‌هایشان را جشن می‌گیرند ـ اما باید برای داشتن یک زندگی خیلی لوکس بهای آن را هم پرداخت کرد.چند همکارِ اهل رقابت برای شرکت در یک چالش تیم‌سازی در قالب بازی اتاقِ فرار، وارد یک آسانسور میشوند و آماده‌اند تا برتری خود را اثبات کنند. اما با خاموش شدن چراغها و قفل شدن درها خیلی زود مشخص می‌شود که با یک مسابقۀ معمولی سروکار ندارند: آنها در مسابقه‌ای برای حفظ جان خود گیر افتاده‌اند.همکارانِ گرفتار در تاریکی باید دشمنیهای خود را کنار بگذارند و برای حل سرنخهای مرموز با یکدیگر همکاری کنند. اما وقتی بازی تاریک‌ترین اسرار تیم را افشا می‌کند، متوجه میشوند باید تاوان اعمال وحشتناکی را بپردازند که برای بالا رفتن از نردبان ترقی انجام داده‌اند. با افزایش دمای داخل آسانسور و خطرناک‌تر شدن سرنخها، باید آخرین معما را حل کنند: چه کسی حاضر است برای زنده ماندن رقیبانش را بُکشد؟
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
سم، سیلوی، جولز و وینسنت به یه جلسه مهم توی ساختمان نیمه کاره و جدید شرکت دعوت میشن اما نمیدونن که این دعوت شروع یه بازیه، اونم بازی اتاق فرار. و اولین هشدار نشون میده این بازی چقدر جدیه: "هدف بازی بسیار واضحه، زنده از اتاق خارج شوید." نویسنده سراغ وال استریت و دنیای اقتصاد و حرص پایان ناپذیر آدمها نسبت به پول رفته. داستان توی دو زمان روایت میشه، یکی زمان حال و افرادی که توی اتاق فرارن و یکی گذشته و از زبان دختری به نام سارا که همون اوائل کتاب توسط وینسنت استخدام میشه و این شروعیه برای تغییرات بزرگ زندگیش. واقعیت من اتاق فرار رو از لحاظ کشش داستان دوس داشتم. گرچه بازم توی این کتاب میشد حدس هایی زد ولی کشش ماجرا خوبه و مدام میخواین بدونین توی اتاق فرار چی میشه.
8 ماه پیش
4بهخوان
یک ماجرای معمایی با دو خط داستانی، یکی ۴ نفر همکار در شغل‌های اقتصادی و مالی که در یک آسانسور گیر افتادن و یکی دختری به اسم سارا که فارق‌التحصیل شدنش مصادف شده با رکود اقتصادی و با توجه به خانواده‌ی کم‌درآمدی که داره در به در دنبال کار میگرده و اتفاقی با اون ۴ نفر همکار میشه. داستان اول در حاله و اتفاقات داره در لحظه می‌افته، داستان سارا از گذشته شروع میشه و به حال می‌رسه. داستان نسبتا جذاب و خوبی بود هرچند به قول معروف سوراخ هم تو قصه بود ولی در نهایت سرگرم کننده بود.ه پ.ن: من با سیستم ستاره دادن گودریدز مشکل دارم، مثلاً ممکنه یک کتاب رو ۴ ستاره بدم چون واسه سرگرمی انتخاب کردم، و یک کتاب مثلاً اقتصادی، اجتماعی یا... رو ۳ ستاره بدم چون مثلا انتظار بیشتری ازش داشتم یا هرچیزی، ولی صد در صد به نظرم کتابی که ۳ دادم ارزش بیشتری داره از کتاب اولی که ۴ دادم! خلاصه که وضعیت عجیبیه.ه