کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب مهمان نیمه شبزنی در توفانی برفی و مرگبار از یک مهمان ناخوانده پذیرایی می‌کند. او فکر می‌کرد که تنهاست... برای وایلی لارک، نویسندۀ رمان‌های جنایی، اهمیتی ندارد که در میان برف و توفان در یک خانه روستایی متروک باشد، جایی که در کنار آتش و سکوت کامل برای نوشتن کتاب جدیدش خلوت کرده است. همه‌چیز می‌توانست عالی باشد، اگر این واقعیت وجود نداشت که سال‌ها قبل، در این خانه، دو نفر در کمال خونسردی به قتل رسیدند و یک دختر بدون هیچ ردی ناپدید شده بود. با شدید‌تر شدن توفان، وایلی خود را در داخل خانه گرفتار می‌بیند، تسخیرشده با اسرار پشت دیوارهای آن و همین‌طور تسخیرشده با رازهای خودش. او یک کودک را در برف‌های بیرون خانه پیدا می‌کند. خیلی زود معلوم می‌شود که این خانه روستایی آن‌قدرها که او فکر می‌کرده متروک نیست و یک نفر برای پیدا کردن آن‌ها دست به هر کاری می‌زند.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
4 ماه پیش
5بهخوان
یه کتاب بسیار بسیار خفن در ژانر جنایی معمایی که هر صفحش شگفتی خودشو داره.در وصف این کتاب زبانم قاصره واقعاً حتماااا بخونیدش اگر علاقه مند به این ژانر ها هستید.
11 ماه پیش
4بهخوان
به نظرم می تونست قوی تر نوشته بشه ولی خوب بود...
1 سال پیش
4بهخوان
کتاب خوبی بود، پسندیدم، با اینکه هی حدس میزدم و چندتایی از حدسام درست بود ولی تهش قاتل غافلگیرم کرد حسابی. داستان از سه تا قصه تشکیل شده که همزمان جلو میرن ولی در نهایت شما متوجه میشین که چه ارتباطی بین این داستان ها وجود داره.
7 ماه پیش
3.5بهخوان
با هیجان انگیز شروع شد و با هیجان انگیز تموم شد. پایان داستانش، مرا غافلگیر کرد.