پِلِوین جزو آن دسته از نویسندگان معاصر روس است که در دنیای غرب بسیار معروف میباشند. گذشته از استعداد غیر قابل انکار نویسنده، با خواندن "اومون را" مشخص میشود که علت این اقبال چیست.
"اومون را" که برگرفته از نام شخصیت اصلی داستان است، انگشت اتهامی است به سوی جماهیر شوروی و محکوم کردن به اینکه برای همپا بودن با غرب در پیشرفت های علمی، مردم خود را قربانی کرده است. این مطلب البته شاید درباره بسیاری از حکومت ها صدق کند اما پلوین در اینجا از سوسیالیسم و کمونیسم سخن گفته است؛ و از پسربچه ای که رویای رفتن به ماه را دارد و نهایتا با ورود به یک مدرسهی نظامی شانس رسیدن به این رویای کودکی را پیدا میکند. اما رفتن به ماه به این سادگی نیست، مخصوصا اگر زیر سایهی لنین و استالین زندگی کنید. سورئالیسم در "اومون را" جاریست و داستان روی مرز خیال و واقعیت قدم برمیدارد.
اگر به ادبیات پست مدرن علاقمندید، خواندن این کتاب را از دست ندهید.
2 سال پیش
3بهخوان
خواندن یک رمان علمی ـ تخیلی روسی تجربهی عجیبی است. این رمان بیش از اندازه کشدار است و بهنظرم میتوانست یک داستان کوتاه درخشان باشد. فصلهای آخر که توصیف تجربیات قهرمان داستان در کشاکش رسیدن به ماه بهنمایندگی از اتحاد جماهیر شوروی است، بسیار جذابتر از بخشهای اول داستان بودند. و پایان داستان هم بهگمانم زیادی باز است. :)
2 سال پیش
چند سالی است که ترجمههای پیمان خاکسار فروش خوبی دارند. شاهدش چاپهای چندبارهی ترجمههای اوست که در بازار کمرونق کتاب به چشم میآید. خاکسار روی نویسندههای مشهور و کتابهای مهمشان دست نمیگذارد. بااینحال، داستانهایی انتخاب و ترجمه میکند که به مذاق خوانندهی ایرانی خوش میآیند. از داستان بلند عامهپسند، که در زمان انتشارش بوکوفسکی هنوز نویسندهی شناختهشدهای برای ایرانیها نبود، تا ترجمهی رمان جزء از کل نوشتهی استیو تولتز که پیشتر کسی از این نویسندهی استرالیایی چیزی به فارسی ترجمه نکرده بود. خاکسار در گفتوگویی با مجلهی تجربه میگوید: «من از نویسندهای که در کارش جنون باشد خوشم میآید». اگر شما هم از این نویسندهها خوشتان میآید، این کتابها را بخوانید:
«سوختن در آب، غرق شدن در آتش»، چارلز بوکوفسکی /
«عامهپسند»، چارلز بوکوفسکی /
«هالیوود»، چارلز بوکوفسکی /
«یکی مثل همه»، فیلیپ راس /
«باشگاه مشتزنی»، چاک پالانیک /
«سومین پلیس»، فلن اوبراین /
«بالأخره یه روزی قشنگ حرف میزنم»، دیوید سداریس /
«مادربزرگت رو از اینجا ببر»، دیوید سداریس /
«اتحادیهی ابلهان»، جان کندی تول /
«برادران سیسترز» ، پاتریک دوویت /
«اومون را»، ویکتور پلوین /
«شاگرد قصاب»، پاتریک مککیب /
«پسر عیسی»، دنیس جانسون /
«جزء از کل»، استیو تولتز /
«توانهی برف خاموش»، هیوبرت سلبی جونیور /
ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی هشتم، سال 1395.