دربارهی کتاب عسل و حنظل (جیبی)انتشارات برج منتشر کرد:طنجه، مراکش، سالهای اول هزارهی سوم... در این شهر خاموش، گویی سنت است که جای متجاوز و قربانی عوض شود. قربانیان سرزنش میشوند و متجاوزان با گردنی افراشته در شهر رفتوآمد میکنند. آنها با بازماندگان قربانیان چشمدرچشم میشوند و اطمینان دارند عقوبتی در کار نیست.سامیه دیگر نیست...این دختر شانزدهسالهی غرق در شعر و شور، به زندگی کوتاهش پایان داده و پدر و مادرش در دریایی از خشم و بزدلی خویش ماندهاند. از هم متنفر شدهاند و یکدیگر را نابود کردهاند. پدر غرق فساد است و مادر به تاریکی چشم دوخته.در آستانهی فروپاشی این خانواده، مهاجری پا به شهر میگذارد... گویی آمده تا مرهمی باشد بر زخمهای این خانوادهی درهمشکسته و نفسی بدمد به خموشان این شهر.طاهر بن جلون در روایتی متقاطع از آنچه زیر پوست شهر طنجه میگذرد، حنظل را با عسل درمیآمیزد.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
یک کم عسل و یک عالمه حنظل. عسلش خواندن از مراکش است، قلم خوب نویسنده و ترجمهی عالی مترجم.
باقی همه تلخی است: تلخی مراد بودن، ملیکه بودن، سامیه بودن، تلخی فساد، تلخی قربانی شدن و چیزهایی که نه درست میشوند، نه قصدی برای درست شدن دارند.
1 سال پیش
4بهخوان
داستان در شهر طنجه در مراکش میگذرد.
زن و مردی ازدواج میکنند؛ ملیکه و مراد.
پیوندشان نه بر پایهی عشق است و نه حتی آشنایی قبلی؛ از همان قسم ازدواجهای دستوریِ سنتی است...
رابطهشان در تلاطمی دائمی است؛ گاهی عشق، گاه نفرت و گاه بیتفاوتی.
زندگیشان را میتوان در دو عبارت خلاصه کرد؛ فرزندانشان و لرزههای روبهویرانی...
عسل و حنظل کتابی کمحجم با داستانی طولانی است که زیبایی آن در عمقش است..
با این کتاب زوال یک رابطه و مرگ تدریجی یک انسان در اثر فشار روحی را میتوانید تجربه کنید!
کتابی نیست که فشرده بخونید، بلکه روی احساسات و حالات هر شخص باید درنگ و تفکر کنید 👌
1 سال پیش
5بهخوان
داستان چندین راوی دارد. و بسیار گیراست...درمورد زندگی در مراکش
1 سال پیش
3بهخوان
*خطر اسپویل قسمتی از داستان*
عسل و حنظل، داستان یک مرد و زنه که در مراکش مذهبی به طور سنتی ازدواج کردن، درگیر فساد حاکم بر تمام ارکان کشور شدن، بچه دار شدن، با هم به مشکل خوردن، مصیبتی بر سرشون اومد و پس از اون فقط با هم در یک خونه بودن. نقطهی عطف این کتاب همین مصیبت هست، دختر این مرد و زن شاعره و مردی به بهانهی چاپ اشعارش اون رو به خونهش میکشه و بهش تجاوز میکنه و این دختر تنها دختری نیست که این بلا سرش اومده، دختر توان تحمل این اتفاق رو نداره و خودش رو میکشه و بعد از این مصیبته که همه چیز بدتر از بدتر میشه برای این خانواده. نویسنده از مشکلات زنان، فساد، تجاوز، مشکلات جوانان و مسائلی از این قبیل صحبت میکنه. زبان کتاب خیلی روان و شیواست اما آنچنان داستان و روایت سنگین و عمیقی نداره هرچند دل نشینه.ه