کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب سینوهه پزشک مخصوص فرعون (2جلدی)انتشارات تاو منتشر کرد:مردی که من او را به نام پدر می خواندم در شهر تبس یعنی بزرگ ترین و زیباترین شهر دنیا، طبیب فقرا و زنی که من وی را مادر می دانستم زوجه وی به شمار می آمد.این مرد و زن، تا وقتی که سالخورده شدند فرزند نداشتند و لذا مرا به فرزندی خود پذیرفتند.آن ها چون ساده بودند گفتند مرا خدایان برای آن ها فرستاده و نمی دانستند که این هدیه خدایان، برای آن ها چقدر تولید بدبختی خواهد کرد.مادرم مرا سینوهه می خواند زیرا این زن، که قصه را دوست می داشت اسم سینوهه را در یکی از قصه ها شنیده بود.یکی از قصه های معروف مصر این است که سینوهه برحسب تصادف، روزی در خیمۀ فرعون، یک راز خطرناک را شنید و چون دریافت که فرعون متوجه گردید که وی از این راز مطلع شده، از بیم جان گریخت و مدتی در بیابان ها گرفتار انواع مهلکه ها بود تا به موفقیت رسید.مادرم نیز فکر می کرد من از مهلکه ها گذشته تا به او رسیده ام و بعد از این هم از هر مهلکه جان به در خواهم برد.کاهنان مصر می گویند اسم هرکس نماینده سرنوشت اوست و از روی نام می توان فهمید که به اشخاص چه می گذرد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 ماه پیش
5بهخوان
سینوهه تمام شد ........ امان از قدرت طلبی ،جاه طلبی.... حرفی ندارم .... از دست عزیزان چه بگویم گله ای نیست ، گر هست دگر حوصله ای نیست ........... ذبیح الله منصوری
کتاب های دیگر میکا والتاریمشاهده همه