کتاب|

عمومی|

داستان

پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
4بهخوان
شروع به شدت جذاب، میانه‌ی کسالت بار با شوخی‌های اندکی اغراق‌آمیز، دوباره اوج گیری نویسنده و پایانی قشنگ و هپی اندینگ! و اما بهتر از همه یک پیرنگ داستان عالی! با توجه به تجربه‌های قبلی‌ام از کتاب‌های بکمن، خودم را برای یک مقدمه‌ی طولانی و کشدار آماده کرده بودم ولی بر خلاف انتظارم یک دفعه پرت شدم در یک ماجرای نسبتا پیچیده و البته روایت ماهرانه‌ و کلی جملات خوب. قطعات مختلف ماجرا به خوبی کنار هم چیده شده بودند و فکر می کردم انگار یک نقشه‌ی بزرگ پیش چشم نویسنده بوده و هر بار یک قسمت‌ش را نشان خواننده می‌دهد. هر جای داستان فکر می‌کردم دیگر همه چیز را فهمیدم، نویسنده یک ورق تازه رو می‌کرد. البته اواسط داستان روند کند شد و یک مقداری هم خسته کننده. طنز ظریف اول کتاب رفت به سمت شخصیت‌های بی‌مزه و کاریکاتوری. یک زوج نچسب هم جنس‌باز و بددهنی شخصیت‌ها هم کتاب را از چشمم انداخت. ولی دوباره نزدیک‌های پایان غافل‌گیری‌های نویسنده شروع شد! و رسید به یک پایان دوست داشتنی. از آن پایان‌هایی که می بینی هنگام تصورش داری لبخند می‌زنی. البته نه آن هپیلی اور افترهای دیزنی طور. ولی از آن پایان‌هایی بود که حداقل من، هر چند وقت یک بار دوست دارم بخوانم. و در انتهای کتاب یک دفعه به خودم آمدم و دیدم دیگر اکثر شخصیت‌های داستان را دوست دارم. یاد حرف یک نفر افتادم که می‌گفت اگر برای شناختن افراد دوست نداشتنی وقت بگذارم، دوستشان خواهم داشت و انگار نویسنده‌ی این کتاب هم همین نظر را داشته است. شبیه جملات زرد روان‌شناسی و زندگی شاد و این صحبت‌ها: وقتی سرگذشت کسی را دانستی، دیگر نمی‌توانی مثل سابق از او تنفر داشته باشی. پی نوشت: ۱. تمام مدتی که این کتاب را می خواندم فکر می کردم باید یک این چنین داستانی بنویسم:) ۲. این حجم از روابط انسانی و گرمی هم شرقی تر از همه‌ی کتاب‌های غربی دیگری بود که خوانده‌ام.
2 سال پیش
5بهخوان
نوشته های بکمن هم خوش خوان اند و هم عمیق. این کتاب یکی دیگه از آثار شاهکار بکمن هستش.بنظرم حتی میتونیم بگیم از مردی به نام اوه هم بهتره،این کتاب میاد یه داستان ساده (نمیخوام اسپویل شه) رو از چندین دید و جهت مختلف بیان میکنه و به شما اجازه میده که شخصیت اصلی داستانو خودتون انتخاب کنید . شاید اول داستان فک کنین شخصیت اصلی داستان یه پلیسه اما نیست یعنی هیچ کدوم از اشخاص داستان اصلی نیستن بلکه داستانو با هم دیگه کامل میکنن و یه جورایی متمم همدیگه هستن. حتما این کتاب رو پیشنهاد میکنم فوق العاده س :))
4 ماه پیش
4بهخوان
مردم مشوش، کتابی که میخنداند و می‌گریاند! خیلی دوستش داشتم...
2 سال پیش
4بهخوان
به قول خود نویسنده، داستان، داستان آدمهاییه که سعی میکنن راه زندگیشونو پیدا کنن. مردمی که گاهی در جای اشتباهی هستند و از تاثیری که روی هم دارند بی خبرند. کسایی که سعی میکنن مثه یه فرد بالغ رفتار کنن، در حالیکه توی اضطراب ندونسته ها دست و پا میزنن... بکمن با یه نگاه ویژه خصوصیات و اخلاقی را که ممکنه هرکدوم از ما داشته باشیم یا روزمرگی هایی را که ممکنه برامون اتفاق بیفته، بازگو میکنه. توی شروع فصل ها یه دید کلی از قصه میده و پایان هرفصل یه گره رو باز میکنه یا یه شوک کوچولو بهمون میده. (من عاشق همین آغاز و پایان هاشم). درسته که قصه در مورد سرقت و گروگانگیری بود و حتی یه کم تم معمایی داشت ولی طنز داستان نسبت به بقیه کارهایی که ازش خونده بودم بیشتر بود. در پایان هم باید بگم که بکمن از هیچکدوم از کارکترهاش نمیگذره و شما مختصری از زندگی تمام شخصیت ها رو توی داستان دارید، پس این سرقت و گروگانگیری یه خلاصه و کلیتی از کتابه.