دربارهی کتاب ضد سنت بووانتشارات مروارید منتشر کرد:
مارسل پروست شیفتهی ادبیات و کتاب بود، «ضدِ سَنت ـ بوو» را نوشت تا به خوانندگان ادبیات بیاموزد چگونه کتاب بخوانند و نیز میخواست آنان را در لذت مطالعه شریک کند، بدین خاطر زبانِ پروست در این کتاب، سادهتر و آشکارتر از دیگر نوشتههای اوست، اما در پشت این سطرهای واضح، نبوغِ او به چشم میآید. خودش در نامهای این اثر را «رمانی عظیم» نامیده است. «ضدِ سنتبوو» اکنون اثری کلاسیک در ادبیات معاصر محسوب میشود.
بخش هایی از کتاب، نقد بی رحمانه و صریح پروست بر دیدگاه های سنت بوو، مشهورترین منتقد ادبی فرانسوی آن دوران است و در باقی فصل ها، نویسنده با زبانی شاعرانه و گاه طنز آمیز از نان، مردان و قلم به دستانی می گوید که دوست شان دارد. گاه خاطره می گوید و گاه قصه، و زمانی حدیث نفس می کند. با این کتاب به واقع وارد دفتر کار مارسل پروست می شویم تا ببینیم یکی از بزرگ ترین نویسندگان قرن بیستم چگونه می نوشت، چگونه می اندیشید و چگونه روزگار می گذراند. نخستین طرح های اثر سترگ پروست، «در جستجوی زمان گمشده»، نیز در این کتاب دیده می شود. ضمن آن که عشق، اضطراب جدایی، گذشته، مطالعه و نیز معنای هنر و ادبیات، از جمله مفاهیم اصلی کتاب هستند.
پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
ضدِ سَنتبوو: خاطرههای بامداد را احمد پرهیزی ترجمه کرده و نشرمروارید چاپ کرده است. گویا پروست، خسته از بیماری، در پاییز 1908 تصمیم گرفت همهی کارهای دیگرش را رها کند و مقالهای برای روزنامهی فیگارو بنویسد با عنوان «ضد سنت بوو» یا «علیه سنتبوو». اما شش ماه بعد که کار تمام شده بود، مقالهی روزنامه به کتابی سیصد صفحهای مبدل شده بود. پروست خود در نامهای به آلفرد وایت این کارش را رمانی عظیم میخواند.
ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی هشتم، سال 1395.