کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب سفر به انتهای شب (شومیز)انتشارات جامی منتشر کرد:رمان سفر به انتهای شب، یکی از بزرگترین شاهکارهای ادبیات فرانسه است. هنگامی که دکتر لوئی فردینان سلین در سن 38 سالگی دست نویس رمان خود، سفر به انتهای شب را برای چاپ فرستاد. ناشرش او را همتای شکسپیر و دانته و ... خواند و رمان فروش زیادی کرد.پس از انتشار سفر به انتهای شب، نویسندگان زیادی چون هنری میلر و دیگران او را بسیار ستودند و وی را همپای بزرگانی چون جویس، پروست، فاکنر و کافکا دانستند. سلین در سال 1961 در سن شصت و هفت سالگی پس از خلق آثار ارزشمندی چون مرگ قسطی، داستان های پریان ، دسته ی خیمه شب بازی ، شمال و ... زندگی را بدرود گفت.سلین در ادبیات ایران چندان مشهور نیست و ظاهرا اولین بار که در مطبوعات ایران حرفی از سلین به میان آمده از زبان جلال آل احمد در کتاب ارزشیابی شتابزده در سال 1343 است که در یک گفتگوی دراز در تاثیر پذیری خود از سلین و نفی تاثیر پذیری اش از کامو چنین می گوید:«بیگانه کامو بی اعتناست و بهت زده ، در حالی که مدیر مدرسه من سخت با اعتناست و کلافه، این دنیای تنها را من بهترین نوعش را به شما توصیه می کنم بخوانید. آقای لوئی فردینان سلین فرانسوی. من در مدیر مدرسه از او اثر گرفتم، او کتابی داره به اسم سفر به آخر شب، این کتاب به نظر من شاهکار ادبیات فرانسه است...»
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
5بهخوان
از دیدن این کتاب شگفت زده شدم چون مدت هاست با وجود تجدید چاپ آثار سلین در بازار این شاهکار ادبی به صورت رسمی در هیچ مارکتی ارائه نمیشد ... اونم بدون هیچ دلیل قابل ذکری ! برای مطالعه آثار سلین شاید بهتر باشه با مرگ قسطی شروع کنیم ، و بعد از اون سراغ سفر و قصر به قصر و دسته دلقک ها بریم ... شاید لحن فردینان در ابتدا کمی غریب باشه و به نظر بیاد این آثار سخت خوان هستن ، اما بعد از آشنایی با روحیات و نوع نثر راوی به سادگی غرق دنیای اون میشید ... دنیایی که با صدای بلند تمام واقعیات و ابتذال روزمره انسانها رو بدون هیچ هراسی فریاد می زنه .
1 سال پیش
3بهخوان
چرا گفتن یکی از شاهکارهای ادبیات فرانسه رو نمی‌دونم ولی بنظر من در اون حد هم شاهکار نبود.
1 ماه پیش
3.5بهخوان
به نسبت چیزی که ازش تعریف میشد نبود ولی نثری که داشت مخصوصا ترجمه واقعا احساس میکردم دارم فرانسوی میخونم خیلی لحن قشنگ ادا شده بود این کتاب مثل غذا خوردن میمونه هر چقدر با طمانینه بخونی و زمان بدی بهش پرداخت بهتری میشه داخلش به نظرم باید بره جزو اون دسته از کتاب ها که هر از چند گاهی بگیری دستت و بخونی در کل برای منی که سالها بود این ژانر چیزی نمیخوندم بد نبود🙃
1 سال پیش
4بهخوان
عوامل زیادی باعث شد از این کتاب آنچنان که انتظار داشتم لذت نبرم و بی‌تردید اولین مورد وضع ناجور کشوره و حال هیچ کس که جور نیست. دومیش هم آنفولانزای شدیدیه که ده روزه خانه‌نشینم کرده. . اما تو موارد مربوط به خود کتاب و ترجمه: بعضی جاها واقعا احساس می‌کردم چیزی که دارم می‌خوانم محصول مشترک سلین و غبراییه. آخه اینقدر سانسور و تغییر؟ خب مگه مجبورید چاپ کنید؟ مورد بعدی هم باز مربوط به ترجمه‌ست.تا جایی که من متوجه شدم سلین به بازی‌های زبانیش معروفه و این بازی‌ها قطعا در ترجمه از دست میره مگر این که مترجم خیلی چیره‌دست باشه. . من کلا خیلی با ادبیات فرانسه ارتباط برقرار نمی‌کنم ولی می‌تونم بگم این بهترین کتاب ادبیات فرانسه بود که خواندم. داستان‌پردازیش رو دوست داشتم؛ این که خیلی زیاده‌گویی نمی‌کرد رو هم همینطور. با این همه، با توجه به ریویوها و نقدها و تعریف‌هایی که شنیده و خوانده بودم انتظارم ازش خیلی بیشتر بود. واقعا سخاوتمندانه بهش امتیاز دادم چون فکر کردم ممکنه شرایط جسمی و روحیم رو نظرم اثر گذاشته باشه. . خلاصه که: با نگاه یک شاهکار سراغش نرید و اگر فرانسوی بلدید، خوش به حالتون. فرانسه‌ش رو بخوانید.
کتاب های دیگر لویی فردینان سلینمشاهده همه