دربارهی کتاب رویای مننمىدانیم در معرفى كتاب «رویاى من» آیا مىتوان گروه یا رده خاصى را به عنوان مخاطب آن معرفى كرد یا لازم است طیف خوانندگان را گستردهتر كرد و به همه توصیهاش نمود. شاید مهمترین تأثیرى كه خواننده پس از پایان كتاب مىگیرد توجه به عملكرد نیروى اراده و قدرتِ خواستنِ ما آدمهاست. نویسنده بارها و بارها بر این نكته تاكید مىورزد و به مخاطب خود یادآورى مىكند كه عامل اصلىِ رسیدن به خواستنها، ارادهاى است كه از عشق و ایمان سرچشمه مىگیرد. تردید نداریم علیرغم آن كه انوشه انصارى را از نزدیك نمىشناسیم ولى به عنوان كسى كه چندین دلیل براى مطرح شدن دارد، حتما در عشق ورزیدن، عاشق خوبى است و در اعتقاد و ایمان، بدون تردید بر باورهایش (هر چه باشد) استوار است. این خصیصه كسى است كه خود را باور كرده و اصل خود را فراموش نكرده است. او هنوز هم از جدال برسر موضوعى مانند پرچم كشورش استقبال مىكند و با این كار به تمامى مردمان این دیار مىگوید كه: سرزمینم و مردمانش را فراموش نكردهام.
خلاصهای از كتاب:
رویاها دست یافتنی هستند، حتی اگر جسورانه و خیالی به نظر برسند. اولین زن ایرانی که توانست به فضا سفر کند داستان زندگی وچگونگی دست یافتن به آرزوهای دوران کودکی اش را با کلماتی زیبا و رویایی برای شما بیان می کند. حتماً بخوانید!پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
این کتاب برای من یک کتاب معمولی نبود. انوشه انصاری مدتهاست که برایم الگویی تکرارنشدنی و انسانی بزرگ و دوستداشتنی است. از آنجایی که این کتاب کمیاب است و به راحتی پیدا نمیشود(از برادرم ممنونم که آن را به من هدیه داد)، با اینحال حتما پیشنهاد میکنم که آن را بخوانید.
زندگینامه ای که وقتی شروع به خواندنش میکنید، ارتباطی که با نویسنده میگیرید آن قدر نزدیک و صمیمی است که ممکن است بگویید: چقدر شبیه زندگی ماست! ولی فراز و نشیبهای زندگی انوشه، مرا درگیر خود کرد. دختری که اراده کرد و رویایش را با سختیها و البته لذت فراوان بدست آورد. البته تنها نبود، رابطهای دیوانه وار عاشقانه بین او و همسرش، و البته خانوادهاش. دختری ایرانی که عاشق فضا بود و بالاخره به آن رسید. نه، آسان نبود، ولی رسید. این میتواند یک الگو برای تمام انسانها چه ایرانی و چه غیرایرانی باشد. من از تمام جزییات کتاب لذت بردم. از همان ابتدایش که زندگی در ایران و شهر مشهد بود، و هرچقدر جلوتر رفت زیباتر شد، مخصوصا اواخرش که توصیف لحظات در فضا و ایستگاه بین المللی فضایی بود. حتما و حتما و حتما، این یکی از کتابهاییست که به هرکس پیشنهاد میکنم که بخواند. زیباترین کلماتی که تاحالا دیده بودم، در لوگویی که طراحی کرده بود و به لباس فضانوردیاش متصل کرده بود این بود: Imagine, Be the change and Inspire
جملات زیبای پشت جلد را نقل قول میکنم:
این رویای من بود...اگرچه روزی جسورانه و خیالی به نظر میرسید ولی امروز به واقعیت پیوسته است. اکنون زمین زیر پای من است و من گردش آن را میبینم: زمین با تمام مردمانش در سراسر قارهها، حتی هموطنان من در ایران زمین. و این رویا با یک سفر آغاز شد و با نیروی اراده و عشق ادامه یافت. اکنون دیگر غیرممکن برای ما وجود ندارد، فقط میباید به رویاها ایمان داشت و با عزمی خلل ناپذیر و یاری از نیروی بیبدیل عشق گام برداشت.
1 سال پیش
داستان اولین زن ایرانی که به فضا رفت ولی رفتن به فضا فقط یکی از تجربه های جذاب این خانوم است. او ماجراهای جالبی در زندگی اش داشته مانند سفر با بزرگترین کشی دنیا که من از خواندن آن لذت بردم. مهمترین سرمایه این زن قلب مهربانی است که از کودکی برای دیگران می تپد و مهربانی او نسبت به دیگران باعث می شود خداوند هدیه های زیادی را در زندگی به او عطا کند.
یکی از هدایا شوهری بنام حمید است که با فداکاری و ذکاوت و همراهی همیشگی خود زندگی را برای هردوشان لذت بخش کرده است.
شاید ازدواج آنها یک آشنایی و خواستگاری معمولی بوده اما این دو نفر از دل یک ازدواج یک عشق بسیار زیبا را به وجود آورده اند و به تصویر کشیده اند.
.
.
.
عشق... لقمه ای که جوان های امروز برای پیدا کردنش و به بهانه ی یافتنش تمام جوانی و سنت ها و ارزش ها را دور سر خودشان می چرخانند و در نهایت به یک رابطه نیمه تمام و یک روح تا ابد زخمی می رسند!
کتاب جدا از توصیحات فنی مطالب جذابی دارد.