کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب روی پل جمهوریانتشارات ثالث منتشر کرد:وقایع رمان روی پل جمهوری در عراق و یکی از کشورهای همسایهٔ عراق پس از اشغال بغداد در 2003 می‌گذرد. شهد الراوی در این اثر نیز مانند رمان قبلی‌اش، ساعت بغداد، با در هم‌ آمیختن واقعیت و خیال کوشیده است روایتگر قصه‌هایی از آوارگی مردمان سرزمینش باشد؛ مردمی خسته از دیکتاتوری شرق و بی‌رحمی غرب و چنگ‌زده به ریسمان‌ تمدن کهنشان که ناگهان مظاهر آن نیز پیش چشمشان فرو می‌ریزد. در همان روز، این داستان بین دانش‌آموزان مدرسه دهان ‌به‌ دهان می‌گشت و همه با هـم درباره‌اش جروبحث می‌کردند و به تفسیرش می‌پرداختند. هیچ‌کس نمی‌خواست حرف خانم مدیر را تصدیق کند چون مردم بیش‌تر طالب باور کردن معجزاتند و مایلند چنین معجزاتی اتفاق بیفتد. جنگ در افق دندان نشان داده بود و هیچ‌چیز غیر از معجزه نمی‌توانست آن را عقب بیندازد. ماریا، در جواب کنجکاوی دانش‌آموزان، به خواندن یک آیه از انجیل بسنده می‌کرد: «در چهارمین پاس از شب، عیسی در حالی که بر آب گام می‌نهاد، به سوی ایشان آمد.»
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه