کتاب|

عمومی|

داستان|

روس

درباره‌ی کتاب سه گام تا رهاییجان دوست ، نويسنده و شاعر کرد اهل سوريه و مقيم آلمان است. او بيش از هشت رمان نوشته که شماري از آنها به زبان‌هاي ديگر از جمله فارسي برگردانده شده است. جان دوست در 1993 به جايزه‌ي داستان کوتاه سوريه دست يافت. در سال 2012 جايزه‌ي شعر کردي در آلمان به وي اختصاص يافت... بخشي از متن کتاب : مادرش نمي‌دانست که سعيدش چند روز پيش وقتي وارد خانه شد و چشمش به چشم پريخان گره خورد ديگر کودکيش را فراموش کرد . سعيد جوان مايل نبود براي ديدار دوستانش بيرون برود. ترجيح داد در اتاقش بماند و کتاب‌ها دوروبرش باشند. ساعت‌ها به تنهايي سر مي‌کرد و از پنجره به حياط خانه مي‌نگريست . پريخان مانند آهويي پريشان هرازگاهي بيرون مي‌رفت و کومه‌ي برف را کنار مي‌زد يا طبقي مسي در دست داشت و از اتاقي به اتاق ديگر مي‌رفت و گاهي به سمت چاه وسط حياط خانه مي‌رفت تا آب بکشد ، تنگ و آفتابه‌ها را پر کند و برگردد... حوري شب که تاج ستاره‌ها بر سر نهاده بود داشت پير مي‌شد. به آرامي داشت سرنوشت گردن‌هاي يتيم و تنها را بين انگشتان سياهش مي‌ريسيد. پژواک نفس‌هاي سپيده‌ي خنک و روح افزا شنيده شد. شيخ سعيد با تشنگي خاموشش رو به روي چوبه‌ي دار ايستاد و به گردن يارانش که بر روي شانه‌هاشان خميده بودند ، خيره شد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر جان دوستمشاهده همه