کتاب|

عمومی|

زندگینامه و سفرنامه|

سفرنامه

درباره‌ی کتاب بی زمستانانتشارات مثلث منتشر کرد:علاوه بر لابی بزرگش که پر است از آدم‌های ریز و درشت از ملیت‌های مختلف، حیاط هم غلغله است. غلغله‌ی آدم‌هایی که هرکدام از جایی و نژادی هستند، می‌خندند و سرخوش‌اند و گوش سپرده‌اند به نوای موسیقی و چشم دوخته‌اند به دیوارهای نقاشی شده و گرافیتی‌های زیبا. اینجا درست شبیه اجلاس سالیانه‌ی سازمان ملل متحد است. با این تفاوت که نه کسی می‌خواهد بحران برمه و یمن را حل کند، نه کسی دغدغه‌ی تحریم دارد، و نه کسی می‌خواهد جنایت‌هایش را توجیه کند.... سیاست جایش را به آرامش داده و لبخند زبان مشترک همه‌ی آدم هاست. اینجا دندان‌ها برای فشار آوردن بر خرخره‌ی کسی ماموریتی ندارند. ماموریتشان این است که بیرون بیفتند و سفیدی‌شان را در این شامگاه پائیزی نیمه‌ی نوامبر به رخ بکشند.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
2 سال پیش
3بهخوان
منصور ضابطیان از آن دسته نویسنده هایی ست که سفر می رود و مینویسد و من اگر جای ایشان بودم مدام دچار استرس میشدم که اگر سفر رفتم و چیزمتفاوت و مهمی برای نوشتن نجستم، چه کنم؟ ولی خوشبختانه آقای ضابطیان همیشه چیزی می یابد برای نوشتن. سفر کردن به آذربایجان را با چشم و فکرشان در بی زمستان تجربه کردم، مختصر و مفید! ایشان مهم ترین مکان های باکو را که نماد های شهرند، نشانمان می‌دهد، میدان پرچم و کریستال هال و مرکز فرهنگی علی اف و هر جا فرصتی دست می‌دهد ما را با انسان آذربایجان مواجه می‌کند اما جالب ترین قسمتش برای من شرکت در مراسم عروسی آذری‌هاست که بی شباهت با فرهنگ ما (آذری‌های ایران) نیست و بامزه تر اینکه مسافری غریب باشی از کشوری دیگر بدون هیچ قوم و خویشی دعوت شوی به شرکت در مراسم عروسی دو خانواده و عین ناظری بین المللی از جزئیات مراسم بنویسی!
2 سال پیش
3بهخوان
به نظرم کیفیت کارهای دیگه ضابطیان رو نداشت. داستان تاجیکستان بهتر بود ولی دو فصل اذربایجان و گرجستان چنگی به دل نزد. عکسها و فیلمهای کانال تلگرام ضابطیان هم برای بهتر شدن حال و هوای تاجیکستان کمکم کرد
2 سال پیش
3بهخوان
وقتی #منصور_ضابطیان کتاب جدیدی منتشر می‌کنه من و دوستم مریم با ذوق به هم خبر می‌دیم و برای جشن رونمائیش با هم قرار می‌ذاریم. معمولاً هم از این رونمایی تا رونمایی بعدی همدیگه رو نمی‌بینیم. وقتی درباره‌ئ کتابهای حال خوب کن ازم می‌پرسن بین پیشنهادهام #سفرنامه‌های منصور ضابطیان هم هست. البته که خیلی هم سفرنامه نیستن. ولی یه حال خوشی دارن. بعد از سقوط هواپیمای اکراین این کتاب رو دست گرفتم که بخونم. نیاز به حال خوش داشتم. اما هیچ‌لذتی ازش نمی‌بردم. نمی‌فهمیدم کتاب رو. به مریم گفتم.(مریم روانشناسه... از نوع دکترش نه کارشناس) گفت حالا نخون. بذار برای بعد. اون بعد امشب بود. #بی_زمستان رو دست گرفتم و دوباره از اول شروع کردم به خوندن. خوب بود. حال خوش کتاب رفت توی جونم. ولی دوست داشتم جزئیات بیشتری بخونم. آدم‌های بیشتری ببینم. و خیلی چیزهای دیگه. اما چون یادداشت‌ها مربوط به سه کشور #تاجیکستان #آذربایجان و #گرجستان بود، طبیعتاً مجال زبادی برای پرداخت بیشتر نداشت. اون هم با قیمت این روزهای کاغذ. ولی خوندنش خالی از لطف نیست. آدم کنجکاو می‌شه درباره‌ئ این سه کشور #مطالعه کنه و بیشتر بدونه. حتی شاید مثلاً یه برنامه‌ئ #سفر بچینه.
2 سال پیش
3بهخوان
قسمت تاجیکستان بسیار دلنشین بود. آذربایجان چنگی به دلم نزد و گرجستان خیلی مختصر بود. حیف.
کتاب های دیگر منصور ضابطیانمشاهده همه