کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب دختری که باید می مردانتشارات آداش منتشر کرد:با دهانی پرخون روی یک کف پوش چوبی ناهموار بیدار شد. انگشتانش سوخته بود؛ چندتا از ناخن هایش را از دست داده بود. نمی دانست کیست، کجاست یا چرا آنجاست.و دو مرد با هم بحث می کنند که او را بکشند یا نه.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه