کتاب|

عمومی|

داستان|

آمریکا

پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
8 ماه پیش
4بهخوان
هرمان برودر یهودی برای اینکه به دست نازی‌ها نیفته توسط دختر خدمتکارشون در انبار علوفه مخفی شده و به این دختر خدمتکار مدیونه. زن و بچه‌هاش به دست نازی‌ها کشته شدن و در نهایت با همون دختر خدمتکار ازدواج می‌کنه و به آمریکا میاد. و این مقدمه‌ی اتفاقاتی است که برای هرمان در آمریکا خواهد افتاد. داستان واقعا کشش و جذابیت خوبی داره و شما رو با خودش همراه می‌کنه و نکته‌ی منفی‌ای که برای من داشت این بود که انگار نویسنده میخواست به هر ترتیبی که شده اسم تمام مراسمات و تعطیلات و مناسک یهودی رو در این رمان بیاره و این کمی اعصاب خرد کن بود.ه
5 ماه پیش
4بهخوان
داستانی خوب از نویسنده ای خوب. داستانی از یهودیان مهاجر که هر کدام مردگانی سرگردان در دنیای زنندگانند. داستان در مورد هرمان است. هرمان که یهودی است در زمان حمله ی آلمانی ها به لهستان دو سال در یه انبار کاه توسط خدمتکارشان مخفی شده و در این حین همسرش تامارا و دو فرزندش به دست نازی ها کشته شده. بعد از این ماجرا به آمریکا مهاجرت می کند و در آنجا هم هر آن دنبال جایی میگردد که در صورت حمله ی نازی ها به آلمان آنجا مخفی شود و به سختی مخارجش را تامین می کند و از این بدتر توی دردسری می افتد که خودش برای خودش ساخته.
1 سال پیش
5بهخوان
در ابتدا برایم صرفا داستان گروهی آدم مرده بود، مردها و زن هایی که سال ها در اردوگاه های نازی تا کنار کوره رفتند و برگشتند مردی که سال ها در یک کاهدانی قایم شده بود و به معنای حقیقی کلمه همچنان در همان کاهدانی مانده بود عاشقانه؟ نمیدانم عشق چیست ولی آنچه در این کتاب پیش آمد، تقابل مسئولیت، گذشته، شور و شهوت و ترس بود پشت کتاب از "یادویگا" حرف زده شده و چقدر این زن برای من تمثیل اتفاقات و افراد دور برم است. زنی که سه سال با تمام وجود از ارباب ثابقش مراقبت کرد حتی با وجود اینکه یهودی نبود، با او ازدواج کرد تا باز هم به او خدمات دهد و در پایان خودش هم نمیدانست که کجای داستان زندگی آن مرد قرار دارد. متن کتاب: برای خدا نیست. خدای واقعی از ما متنفر است اما ما در خیال بتی ساخته‌ایم که دوستمان دارد و مارا بندگان خاص خودش آفریده. تو خودت گفتی کافران خدا را از سنگ میسازند و ما از رویا.