دربارهی کتاب پسر عیسا«پسر عیسا» از مهم ترین مجموعه داستان های ادبیات معاصر آمریکاست و خوانندگان و منتقدان به یک اندازه ستایشش کرده اند. این اولین کتاب است که از دنیس جانسون به فارسی ترجمه شده است.
قسمتی از متن کتاب:
تا سوار شدم در پشت سرم بسته شد، انگار فقط منتظر من بود.
چه میشد اگر فقط برف بود؟ همه جا را برف پوشانده بود و سرد و سفید تمام فاصله ها را پر میکرد؟ و من حسم را دنیال میکردم و از این زمستان میگذشتم و میرسیدم به جنگلی از درخت های سفید. و او راهم میداد.
چرخ ها جیغ کشیدند و ناگهان تنها چیزی که میدیدم کفش های بزرگ و زشت آدم ها بود. صدا متوقف شد. از کنار منظره های تنها و غمبار گذشتیم.
در فاصله بین محله ها و ایستگاه ها حس میکردم زندگی باطلم به دنیالم رویا میبیند. بله، یک شبح. یک رد. چیزی باقی مانده.
در یکی از ایستگاه ها قطار مشکل پیدا کرد. تاخیر. البته برای کسانی که مقصدی داشتند.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
چند سالی است که ترجمههای پیمان خاکسار فروش خوبی دارند. شاهدش چاپهای چندبارهی ترجمههای اوست که در بازار کمرونق کتاب به چشم میآید. خاکسار روی نویسندههای مشهور و کتابهای مهمشان دست نمیگذارد. بااینحال، داستانهایی انتخاب و ترجمه میکند که به مذاق خوانندهی ایرانی خوش میآیند. از داستان بلند عامهپسند، که در زمان انتشارش بوکوفسکی هنوز نویسندهی شناختهشدهای برای ایرانیها نبود، تا ترجمهی رمان جزء از کل نوشتهی استیو تولتز که پیشتر کسی از این نویسندهی استرالیایی چیزی به فارسی ترجمه نکرده بود. خاکسار در گفتوگویی با مجلهی تجربه میگوید: «من از نویسندهای که در کارش جنون باشد خوشم میآید». اگر شما هم از این نویسندهها خوشتان میآید، این کتابها را بخوانید:
«سوختن در آب، غرق شدن در آتش»، چارلز بوکوفسکی /
«عامهپسند»، چارلز بوکوفسکی /
«هالیوود»، چارلز بوکوفسکی /
«یکی مثل همه»، فیلیپ راس /
«باشگاه مشتزنی»، چاک پالانیک /
«سومین پلیس»، فلن اوبراین /
«بالأخره یه روزی قشنگ حرف میزنم»، دیوید سداریس /
«مادربزرگت رو از اینجا ببر»، دیوید سداریس /
«اتحادیهی ابلهان»، جان کندی تول /
«برادران سیسترز» ، پاتریک دوویت /
«اومون را»، ویکتور پلوین /
«شاگرد قصاب»، پاتریک مککیب /
«پسر عیسی»، دنیس جانسون /
«جزء از کل»، استیو تولتز /
«توانهی برف خاموش»، هیوبرت سلبی جونیور /
ماهنامهی شهر کتاب، شمارهی هشتم، سال 1395.
2 ماه پیش
2.5بهخوان
پسر عیسا یک مجموعه داستان کوتاهه که بیشباهت به رمان نیست. عمدهی داستانها راجع به خلافکارها و آدمهای مطروده که انگار زنده یا مرده بودنشون اهمیت چندانی نداره.
نویسنده شیوهی نگارش متفاوت و عجیبی داره و بعضی جملات کمی نامفهوم به نظر میرسن. یا خود داستانها شروع و پایان بسیار مبهمی دارن و بیشتر شامل چندتا صحنهی پراکندهان که درکنار هم قرار گرفتن. البته نمیشه به این سبک ایراد گرفت اما درهرحال ممکنه موردپسند همه هم نباشه.
چندتا از داستانها رو خیلی دوست داشتم و به دلم نشست. اما مطمئناً از بهترین کتابهاییه که خوندم هم نبود.
2 سال پیش
1بهخوان
دو نقطه خط.
1 سال پیش
4بهخوان
چند داستان خیلی عالی و چند داستانش خوب بودند. در کل از خوندنش لذت میبرین.