مزیت این کتاب نسبت به سایر داستان های نوشته شده پیرامون زندگی شیخ الرئیس در این است که یوسف زیدان نویسنده این اثر به فلسفه اسلامی و تاریخ طب اسلامی تسلط داشته و به خوبی توانسته از این دو عنصر در شکل دادن داستان بهره بگیرد.
(هر قدر گران گوهر تر شدم خریدارم کم تر شد.)
«ابن سینا»
2 سال پیش
4بهخوان
ترجمه بندی قلعه بیداد توسط حمیدرضا مهاجرانی نثری شیوا دارد که از خواندنش لذت خواهید برد.... کتاب به برهه ای از زندگی حکیم بوعلی سینا می پردازد که زندانی است و به تدریج ضمن شرح تکه ای از تاریخ ایران احوالات این پزشک زبردست، حکیم، فیلسوف و عارف ایرانی را از کودکی تا میانسالی از عشق و یادگیری تا مرگ او در دوران پر از تکاپوی آن زمان نقل می کند. خلاصه آنکه اگر سریال ابو علی سینا را دوست داشته اید این کتاب را از دست ندهید.
"هر قدر گران گوهرتر شدم خریدارم کمتر شد." ابن سینا
1 سال پیش
3.5بهخوان
همهچیز دان!
خواندن در مورد احوالات زندگی مشاهیر به خودی خود جذابیت دارد، حتی اگر نام نویسنده یا کتاب را هم نشنیده باشی! اگرچه که یوسف زیدان نویسنده صاحب نامی است.
اما مطالعه زندگی یک شخصیت تاریخی آن هم در قالب رمان که پردازشها و ساختهای خاص خود را میطلبد، حرکت بر لبه پرتگاهی بین واقعیت و تحریف تاریخ است. خصوصا برای مخاطبی که آشنایی چندانی با آن شخصیت نداشته و شرح حالی هم از او نخوانده است و توانایی تمییز صحیح از غلط را ندارد.
کتاب پیشرو روایتگر برههای از زندگی بوعلی سینا در زندان است که در ضمن آن مقاطع دیگری از زندگی وی را نیز روایت میشود. قلم مطلوب نویسنده شما را تا پایان داستان همراه میکند و حتی غافلگیری نیز در پی دارد؛ خصوصا وقتی متوجه شوید ابنسینای طبیبِ مسلمان (!) شراب مینوشد! یا شگفتزده میشوید زمانی که از عشق بازیهای جناب فیلسوف و فقیه در داستان میخوانید! اللهُ اعلم!
وَجه «طبابت» شخصیت بوعلی در کتاب بسیار پررنگ است به نحوی که در سراسر داستان به چشم میخورد و حتی شاید بر وجه فلسفی و همهچیز دانی بوعلی سایه انداخته است.
همینطور روایت تاریخی از قرن چهار و پنج هجری سرزمین ایران و حکومتهایی همچون سامانیان و غزنویان و آل بویه در ضمن داستان، آن هم از زبان یک نویسنده غیر ایرانی، جالب به نظر میرسد. نکته دیگر ترجمه خوب جناب مهاجرانی است که در مواقع لازم اصطلاحات و واژگان متداول زبان فارسی را در داستان جایگزین کرده است.
8 ماه پیش
2.5بهخوان
«او در راه جاودانه شدن از تمامی آرزو های ارجمند و شیرین خود گذشت.»
من به این کتاب بد می تازم؛ اما همزمان دلم نمی آد جمجمه متن رو بشکنم.
ایده کار خوبه و باز مثل همیشه چقدر غم انگیزه که یه چنین چیزی و قطع به یقین بهتر از این رو یه ایرانی ننوشته.
یه کار بدی که من کردم این بود که یه کتاب با ترجمه و با متن واقعا عادی و ضعیف رو بعد از یه متن ظریف کاری شده مثل «اسب ها...» خوندم. نتیجه اینکه بدجور از متن کتاب بدم اومده و شاید اصلا تا یه هفته بعد ترجمه نخونم:)))
کتاب بیشتر به ماجرا های عشق و عاشقی خیلی کلیشه ای و سر دستی ای می پردازه که کاملا خیالی هستن و هیچ اثری ازشون توی تاریخ نیست. و پرداختشون هم اونقدری خوب نیست که آدم تو دلش آرزو کنه کاش واقعا همین طوری می شد زندگی آقای حسین ابن سینا.
اما بعد؛ علاوه بر این عاشقانه بازی های زرد؛ بخشی به زندان می پردازه و دوستی ها و خاطرات گذشته ابن سینا. اما متاسفانه با وجود تعداد صفحات زیاد؛ اصلا پرداخت خوبی به قسمت های مختلف زندگی ابن سینا نشده و فقط یکسری اوصاف پی در پی و گاها حوصله سربر و واقعا کم به درد خور:)) توی کتاب استفاده شده که شاید بتونم بگم یه ویژگی از کتاب های عربیه(طبق این دومین تجربه)
حتی به بخش علمی و پزشکی ابن سینا هم اونقدر توجه نشده و انگار نویسنده نمی دونسته کدوم بخش از زندگی ابن سینا رو بلد کنه. شاید اگه جای عشق و عاشقی های واقعا لوس؛ وقت می گذاشت روی تفکرات و نظریات ابن سینا و دقیق روشون فوکوس می کرد کتاب بهتری در می اومد ازش.
جالبه بگم نویسنده کار؛ خودش تو طب اسلامی کار می کنه و در واقع مطالب رو می شناسه و انگار آدم شناخته شده ای هم هست! اینجوری می شه که نتیجه می گیریم هر کس نمی تونه چخوف شه؛ هم بنویسه و هم دکتر شه:)
کتاب هم جایزه کتاب سال رو مثل اینکه گرفته.
ایده کتاب جدی خوبه؛ ولی قشنگ می تونم بگم سریال ابن سینا هزاران برابر این کتاب می ارزه.
یه نکته واقعا بد دیگه؛ علامت گذاری های به شدت بد و غلط املایی های فاحش بود. چطوری می نویسن و ویرایش می کنن و بازم این چیز ها اعصاب یکی مثل من رو سوراخ می کنه خدا می دونه!
نمی تونم بگم وقتمو تلف کردم؛ اما اصلا از تموم شدن و کلا شروع کردنش هم خوشحال نیستم!