کتاب|

عمومی|

داستان

درباره‌ی کتاب میز گربهاوایل دهه 1950، پسربچه ای یازده ساله در سریلانکا سوار کشتی می شود تا به انگلستان برود. او وقت غذا پشت «میز گربه» می نشیند- دورترین میز به میز ناخدا- تا همراه گروهی از آدم بزرگ هایی از طبقه فرودست جامعه و دو پسربچه دیگر غذا بخورد. هریک از این آدم بزرگ ها حکایتی برای این پسربچه ها دارند و آنها را برای شان نقل می کنند: مردی برای آنها از موسیقی جاز می گوید، و مرد دیگری برایشان دری به دنیای ادبیات باز می کند. مایکل اونداتیه در «میز گربه» وارد دنیاهای غریب دوران کودکی می شود و مکاشفه ای را پیش پای آنها می گذارد که برای هر انسانی در آن سنین دنیایی اسرارآمیز و پر از پرسشهای مبهم و غبارآلود است؛ دنیاهای که با تمام بازیها و شیطنتهای سرخوشانه و کودکانه اش، دنیایی معصوم و دست نخورده است. مایکل اونداتیه، میراث دار نامعلوم فاکنر و گارسیا مارکز، داستانهایی ارائه می کند که اغلب شبیه انفجاری در زمان و مکان است. -بوستون گلاب اونداتیه قادر است اضطراب و فریبندگی را در روشهایی غیرمنتظره در هم بیامیزد.-نیویورک تایمز
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
کتاب های دیگر مایکل اونداتیهمشاهده همه