کتاب|

عمومی|

داستان|

آمریکا

درباره‌ی کتاب بیمار انگلیسیسراسر جنگ با بیماران بی شماری سروکار داشت و سعی کرده بود نقش پرستار را برای هرکدام به خوبی ایفا کند. این یکی رو نجات خواهم داد. مردن او تقصیر من نبود. اینها جملاتی بودند که در طی جنگ و جابه جایی از این منطقه به آن شهر در ذهنش زمزمه می کرد. از اربینو، آنگیاری، مونترچی، و تا فلورانس و کمی دورتر تا ساحل پیزا هر روز این حرف ها از خاطرش می گذشت. در بیمارستان پیزا برای اولین بار، بیمار انگلیسی را ملاقات کرد. مردی بدون صورت. پوستی پریده به رنگ آبنوس. تمام برگه های هویتش در آتش سوخته بود. بر قسمت هایی از صورت و بدن سوخته اش، جوهر مازو ریخته بودند تا سلول های حفاظتی پوست قوی تر شود. دور چشم هایش هم لایه ای ضخیم از ویوله دوژانین گذاشته بودند. نشانه ای توی صورتش نبود تا کسی او را بشناسد.
پیشنهادهای دیگر از همین دسته‌بندیمشاهده همه
دیدگاه کاربران
1 سال پیش
3بهخوان
یک هواپیما در صحرا سقوط میکنه و اعراب ساکن اونجا خلبان رو که در حال سوختن بوده نجات میدن و بعد از کمی مراقبت تحویل نیروهای متفقین میدن. این خلبان بی‌نام و نشان معروف به بیمار انگلیسی به همراه هانا پرستارش در یک ساختمان که بعد از بمباران تخلیه شده هستند و دو نفر دیگه هم به این جمع اضافه میشه، یک دزد به نام کارواجیو و یک افسر هندی متخصص در خنثی‌سازی مین و بمب به نام کیپ و سرتاسر داستان ما بین گذشته و حال در حال رفت و آمدیم تا به قصه‌ی بیمار انگلیسی گوش بدیم. داستانی از عشق، خیانت، دوری، مرگ و فراموشی. به نظرم کتاب ترجمه‌ی جالبی نداره اما داستان جالبی داره ضمن اینکه یک فیلم از روی این کتاب ساخته شده که حداقل نسبت به نسخه‌ی فارسی کتاب جذاب تره. یعنی اگه قرار هست بین خوندن کتاب یا دیدن فیلم یکی رو انتخاب کنید پیشنهاد من فیلم هست.ه پ.ن: کتابی که من خوندم با ترجمه‌ی نیلوفر سرحدی ست.ه
کتاب های دیگر مایکل اونداتیهمشاهده همه