دربارهی کتاب در (پالتویی)انتشارات بیدگل منتشر کرد:رمان «در» که بسیاری آن را خودزندگینامه ماگدا سابو میدانند، داستان رابطه پیچیده راوی و خدمتکارش «امرنس» است. این دو زن در گذر زمان، میکوشند بیشتر به اعماق جان یکدیگر نفوذ کنند و از دردهای هم بکاهند، اگرچه در نهایت بر دردهای همدیگر اضافه میکنند. یکی نویسندهای است که با همسرش زندگی میکند و دیگری خدمتکاری است که جهان را متفاوت از تمام اطرافیانش میبیند.پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
دلم میخواد که حتما ازش بنویسم.
اما الان نمیتونم. حالم رو خیلی بد کرده. واقعا اثر عجیبی روم گذاشته و به همین دلیل میگم که واقعا قویه. واقعا خوندنیه.
——
در داستان نیست. زندگینامه هم نیست. شما از صفحه اول آخرش رو میدونید. خودش بهتون میگه. و در طول کتاب هم تا جایی که الان یادم میاد، اتفاق خارقالعادهای نمیوفته. گرچه... سراسر اتفاقهای خارقالعاده ست. :) شرح احساسه. شرح رابطه دو آدم. شرح یک شخصیت؛ گوشه و کنارش. روزمرگی...
و واقعا روی چیزهای خاصی دست میذاشت. طوری که فضا و شخصیتها رو به تصویر میکشید، بینظیر بود.
طوری که نقاط ضعفش رو بیان میکرد.. از کارهایی ازشون پشیمون بود حرف میزد، و ما رو تا این حد به خودش نزدیک میکرد، برام درخشان و هولناک بود.
از اون کتابهایی بود، که میدونم باهام میمونه. امرنس در خاطرم خواهد موند. و هر سگی که ببینم یاد ویولا میوفتم.
خوشخوان بود. ترجمه خوبی هم داشت.
توصیه میکنم.
2 سال پیش
4بهخوان
انقدر درگیرم کرد که قطعا از این نویسنده باز هم میخونم
2 سال پیش
4بهخوان
شاید در شروع به نظر نمیآمد کتاب مورد توجه م باشه و دوست ش داشته باشم ولی الان که کتاب رو خوندم ، باید بگم واقعا ازش لذت بردم از تک تک لحظه ها و روابط بین ماگدا _نویسنده_و امرنس.
یه جاهایی باهاش خندیدم و یه جاهایی غصه خوردم .
کتاب روانیه و حس آرامش بهم میده .
به نظر من قلم سابو شبیه نویسنده ی دیگه ای نیست ،
و برام جالبه که سابو _ مثل سخنران ها که برای جلوگیری از خسته کنندگی و حس کسالت با صدای بالا و پایین صحبت میکنند _ جایی که فکر میکنی داستان داره خسته کننده و کش دار میشه یه فراز هایی رو وارد داستان میکنه مثل یک راز یک حادثه یک ارتباط جدید که هوشیارت میکنه و دوباره جذب داستان میشی .
.
عجایب امرنس تمام شدنی نیست و همینطور که پیش میری بیشتر از سرگذشت ، رفتار و افکارش شگفت زده میشی ، گاهی کاملا عشق ورزی میکنه گاهی غر میزنه گاهی به طرز باورنکردنی یه بمبه متحرکه ، ولی در عمق وجودش که نگاه میکنی یه پیرزن مهربون میبینی که علیرغم پیشرفت جامعه هنوز با تفکرات قدیمی و منحصربهفرد خودش داره زندگی میکنه .
و از همه مهم تر اینکه امرنس در دنیای خودش زندگی میکنه نه به سیاست کار داره نه جامعه و تغییرات ش
نه اخبار میبینه نه روزنامه میخونه و از تمام اتفاقات سیاسی و اجتماعی اطراف ش فرقه و انگار داره تو یه دنیای دیگه زندگی میکنه .
.
و پایان ش خیلی غمگین اما شکوهمند بود .
2 سال پیش
4بهخوان
سلام
هم راحت بود هم نه(درگیر می شدی با داستان)
راوی داستان که یک نویسنده زن است اوج و فرودهای رابطه اش با امرنس - پیرزنی متفاوت و بس مستقل- که بعنوان خدمتکار وارد زندگی اش شده را بیان می کند ولی...
این کتاب پر بود از اشاره به اشخاص و اساطیر و مناسک مذهبی که چندان برای من آشنا نیست.
حین خواندن داستان فقط مجذوب اِمِرنس بودم. با شیوه بی همتای زندگی اش. حیف که بعضی حسرتها تا ابد بر دل می ماند