دربارهی کتاب خالکوب آشویتسانتشارات چترنگ منتشر کرد: خالکوب آشویتس روایتی است واقعی از زبان لالی سوکولوف اهل اسلواکی که در دوران جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری آشویتس فرستاده و چندی بعد به عنوان خالکوب آنجا مشغول به کار میشود. او با استفاده از موقعیتش جان بسیاری را نجات میدهد. تجربیات لالی و ماجرای عاشقانهاش با دختری به نام گیتا، که او شمارهاش را بر ساعدش خالکوبی کرده، روایتی خواندنی را پدید آورده که صحت آن با اسناد و مدارک مختلف تأیید شده است.هدر موریس، نویسنده داستان، اعتقاد دارد: «خالکوب آشویتس داستان دو انسان معمولی است که در زمانی منحصربهفرد زیسته و نه تنها آزادی بلکه احترام، نام و هویتشان نیز از آنها گرفته شده است.» روایت، زیبایی دوچندان خود را مدیون این است که در صحبتهای لالی، زندانی شماره 32407، هیچ شکافی میان حافظه و تاریخ وجود ندارد. پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
از دوست داشتن این کتاب همه نوشته اند و انصافا کتاب جذابی است، اما موارد عجیبی در داستان کتاب هست که هیچ کس در موردشان صحبت نمی کند:
- مثلا اینکه بلافاصله بعد از مشغول شدن لالی به خالکوبی، خالکوب قبلی کشته می شود.
- لالی علی رغم یهودی بودن، در جایی متفاوت از سایر یهودیان و در یک اتاق تک نفره ساکن می شود و شرایط نسبتاً خوبی دارد.
- به علاوه تجارتی که در اردوگاه به راه می اندازد، حاشیه سود بسیار بالایی دارد و نهایتاً زیر تشکش پر می شود از یک لایه طلا و جواهر قیمتی.
- علی رغم تمام محدودیت ها خیلی راحت عاشقی می کند و با معشوقه خود در ارتباط است.
- تنها کسی که لالی ذره ای ترحم به اون نشان می دهد، یک یهودی بسیار غول پیکر است و بعدا نیز این ترحم نشان دادن به نفع او تمام می شود. در واقع تمام رفقای لالی افراد قدرتمندی هستند. حتی وقتی تجارتی که به راه انداخته لو می رود، هیچ اتفاقی برای او نمی افتد.
- بعد از جنگ با یک جیب پر پول به خانه برمی گردد که ادعا می کند از روس ها دزدیده!
- مجبور می شود از کشور خود فرار کند (ادعا می کند به جرم حمایت از اسرائیل)، اما شاید علت، بازگشتن یهودی ها و فاش شدن کارهای لالی در اردوگاه باشد.
در واقع لالی با سایر یهودی ها وارد اردوگاه می شود، اما شغل، محل زندگی جدا از یهودی ها، زن و یک عالمه پول دارد!!! عجیب نیست؟ و نهایتاً این همه سال بعد از جنگ، و بعد از فوت تمام شاهدان اقدام به تعریف داستانش می کند...
3 سال پیش
5بهخوان
داستان خیلی جالبی بود . فضایی که نویسنده تعریف میکنه کاملا شمارو تو حالت شخصیت داستان قرار میده .
1 سال پیش
لالی سوکولوف در آوریل ۱۹۴۲ و در بحبوحه جنگ جهانی دوم به اردوگاه آشویتس-بیرکناو منتقل میشود. او که چند زبان میداند مسئول خالکوبی شمارههای شناسایی بر روی دست زندانیان تازهوارد میشود. شمارههایی که سرنوشت زندانیان را رقم میزنند. آنها اگر جوان و سالم باشند به کار اجباری فرستاده میشوند و اگر نه، راهی اتاقهای گاز و کورههای آدمسوزی میشوند.
لالی در طول دو سال و نیم اسارت در اردوگاه، شاهد هولناکترین وحشیگریهای بشر و همزمان شفقتها و شجاعت های مردمی است که هر لحظه مرگ در کمین آنها است. او در این اردوگاه با دختری به نام گیتا آشنا و در اولین نگاه عاشق او میشود. «خالکوب آشویتس» روایتی عاشقانه از پایبندی لالی و گیتا به عشقشان است آن هم در دورانی آکنده از اندوه، خشم، وحشیگری و هراس.
2 سال پیش
عشق پیچیده است ،وقتی میاد که انتظار نداری، گاهی میان یک مهمانی، گاهی در یک عصر پاییزی، گاهی توی صف خالکوبی، توی اردوگاه آشویتس.
عشق پیچیده ست، گاهی میتونه نابودت کنه، گاهی میتونه خوشحالت کنه، گاهی میتونه از اسارت نجاتت بده
عشق کلا چیز پیچیده ای!