دربارهی کتاب رویای عموجانانتشارات بهنود منتشر کرد:موسگلیاکوف پرسید: -«خوب، حالتان چطور است، عمو جان؟» پرنس گفت: -«چی؟ شمایید؟ درست میگویم؟! بله، هنوز خواب از سرم نپریده است!» بعد ناگهان با شور و شعف زیاد فریاد زد: «اوه، خدای من! کلاهگیسم را نگذاشتهام!»-«اوه، مهم نیست، عمو جان، اگر دوست داشته باشید من در این کار کمکتان میکنم!» -«خدای من، حالا شما راز مرا فهمیدهاید! گفته بودم در را ببندد. حالا دوست من، باید صادقانه به من قول بدهید بههیچوجه چیزی در این خصوص به کسی نگویید؛ منظورم این است که به کسی نگویید موهایم مال خودم نیست! »...پیشنهادهای دیگر از همین دستهبندیمشاهده همه
بین آثاری که از داستایفسکی خوندم، این ضعیفترینش بود. نه داستان جالبی داشت، نه نکتهی جالبی. توصیه نمیکنم.
1 سال پیش
2بهخوان
کمدیِ ماجرا اونجاست که روی جلدِ کتابی که بیشترین غلطهای نگارشی و ویراستاریِ دنیا رو داره، با افتخار اسم ویراستار رو بنویسی.
داستانش هم یه مراسمِ سبزیپاککنیِ بزرگ بود. کوچک و دور از شکوه.
لحظاتی پیش
5بهخوان
من کی باشم که راجع به آثار داستایفسکی بخوام نظر بدم.